این مقاله به مناسبت نخستين سالگرد گروه دئگی نوشته شده است
زبان، نيرومندترين پيوند مشتركي كه مي تواند يك جمعيت را به ملت تبديل سازد، ابزار ارتباطی ای كه مي تواند عناصر فرهنگي بوجود آمده در نتيجه ارتباط متقابل را از يك نسل به نسلي ديگر منتقل كند، آنچه كه آداب و رسوم و فلسفه حيات يك جامعه را زنده نگاه مي دارد و يك ملت را ملت كرده و خصوصيات ملي او را حفظ مي كند، و در نهايت از مهمترين عواملي كه يك فرد را به ملت خويش، آينده و گذشته اش پيوند مي دهد است.
خودآگاهي ملي ما كه از چند سال قبل دوباره حياتي نو يافته، در جهات متعددي در حال پيشرفت است. يكي از اين جهات، افزايش تعداد انسانهائي است كه در اجتماع و نيز دنياي مجازي به زبان مادريمان تركي اعتناء مي كنند. هر انسان ترك مي تواند در كوچه ها و مناطق شهري كه زندگي مي كند، روند رواج يافتن نامها و نشانه هاي تركي را مشاهده كند. اين روند زباني كه نشانگر ارتقاء شعور ملي است، در دنياي مجازي، از آنجائيكه در مقابل آن موانع كمتري وجود دارند، بسيار رايجتر است. امروز هر جوان ترك به راحتي بلاگي ايجاد مي كند و در آن ادبيات تركي، اخبار، تصاوير، فيلمها و موضوعات مورد علاقه شخصي خود را به اشتراك مي گذارد. همچنين امروز فيس بوك، توويتر، فرندفيد، ماي سپيس، نتلوق، و هزاران شبكه اجتماعي بزرگ در مقياس جهاني ايجاد شده اند. در ميان اينها فيس بوك، مانند همه جهان، در ميان تركان ساكن در آزربايجان جنوبي و ايران نيز شناخته شده تر است و بيشتر بكار مي رود.
همانگونه كه مي دانيم در فيس بوك، گروههاي متعدد ترك كه به منظورهاي گوناگون ايجاد شده اند وجود دارند. يكي از اين گروهها گروه "دئگي" است كه به پيشگامي جناب مهران بهاري ايجاد شده است. اهداف گروه دئگي به صورت "عرضه واژگان تركي در مقابل كلمات فارسي، عربي و اروپائي كه در زبان تركي به تواتر بكار مي روند، و مباحثه و بررسي و ارزيابي آنها" معين شده است. دئگي، همچنين به عنوان ب.ز.ت. (بنياد زبان تركي) تركهاي ساكن در ايران و آزربايجان جنوبي در دنياي مجازي، در اين راستا قدمهائي كوچك، معين و در مقياس محدود برداشته و در حال برداشتن است.
به اعتقاد من، پيدايش گروههائي مانند دئگي، نشانگر تلاش روشنفكران ترك براي پاسداري از زبان تركي، كاربرد و نوشتن صحيح و بايسته تركي، احياء مجدد سنت تركي نويسي، نشان دادن اين واقعيت به نسل جوان كه زبان تركي يك زبان ادبي است و در يك كلام عرضه كننده سرنخهائي در باره انقلاب زبان تركي كه در انديشه روشنفكران و متفكرين ترك در حال ريشه دواندن است مي باشد. اين انديشه انقلابي با اعتماد به زبان تركي، در درجه اول داراي پيامي به روشنفكران ترك كه سالها فارسي انديشيده و فارسي نوشته اند است و موجب اعتماد بنفس بيشتر جامعه ترك و جوانان ترك براي تركي نويسي مي شود. روشنفكران براي جهت دادن به جوامع گام بر مي دارند. روشنفكر ترك نيز در يك صد سال گذشته، از آنجائيكه به فارسي انديشيده و به فارسي آفريده است، خواه ناخواه به جامعه فارس و در مقياس كلي به ملل ايران جهت داده است. (در ميان آنهائيكه فارسي انديشيده و فارسي نوشته اند، تعداد كساني كه به زبان تركي نيز توجه كرده و به تركي انديشيده اند، شايد از تعداد انگشتان دست تجاوز نكند. اينها در دوراني كه تركيمان ممنوع بود، علي رغم آنكه مجبور به نوشتن به زبان بيگانه فارسي شدند، همواره به نيت داشتن سهمي در خدمت به تركي، ملت ترك و آزربايجان و اهميت دادن به آنها به راه افتاده اند).
ايجاد دئگي، علاوه بر روشنفكران تركي كه فارسي انديشيده و به فارسي مي نويسند، بر ادبياتي كه تركهاي ساكن در ايران و آزربايجان جنوبي در دنياي مجازي بكار مي برند نيز داراي تاثيري حتمي- هرچند محدود- است. چنانچه تا چند سال پيش در ادبيات سياسي ما در دنياي مجازي كلمه و مفهومي به شكل "سايين" وجود نداشت. اما امروز اين و كلمات مشابه آن به عنوان يكي از تاثيرات دئگي، در ادبيات سياسي ما ديده مي شوند و بكار مي روند. از سوي ديگر، هر چند شايد امروز تاثير دئگي بر نويسندگان و شعراي ترك در حد دلخواه گسترده نباشد، اما اين اقدام آغاز يك انقلاب زباني است و راه گشاي گامهاي بزرگي در آينده خواهد شد. اهداف بزرگ همواره نتيجه گامهاي كوچك اوليه بوده اند.
نمونه ملتهائي كه با سياستهاي آسيميلاسيونيست مواجه بوده و مقاومت خود را در عرصه زباني آغاز كرده اند كم نيست. ملت ترك ساكن در داخل مرزهاي ايران نيز، اين مقاومت زباني را در عرصه هاي گوناگون از خود نشان مي دهد. نگارش نام "آزربايجان" با زا با الفباي عربي (به جاي آذربايجان)، تصفيه زبان تركي از استيلاي كلمات بيگانه، بازگشت و مراقبت از زبان، تاريخ و فرهنگ ترك و قابل اتكاء و موثق كردن آنها، مي توانند نمونه هائي از اين مقاومت ملي بشمار آيند.
بر خلاف جهان واقعي كه مرزها در آن مشخص اند، در دنياي مجازي مفهومي به نام مرز وجود ندارد. در گروه دئگي افراد بسياري از جمهوري آزربايجان و تركان تركيه عضو هستند. وضعيت (زباني) تركهاي تركيه روشن است و احتياجي به توضيح نيست. اما در آزربايجان شمالي كه داراي دولت است، متاسفانه زبان تركي به زباني آنچنان معيوب و نارسا تبديل شده كه تصور آن نيز بسيار مشكل است. چرا در آزربايجان شمالي دولت و يا مردم به زبان تركي اعتنائي نمي كنند و براي حفظ و فربه كردن و تصحيح نادرستيهاي آن قدمي برنداشته و برنمي دارند؟ در عصر ما براي پاسداري از زبان، وجود قدرت دولت از اصول ضروري شمرده مي شود. اما اهميت ندادن دولت آزربايجان به زبان تركي، نشانگر نبود انديشه ترك در ساختار اين دولت است. در جمهوري آزربايجان هنگام نشان دادن سريالهاي تلويزيوني تركيه، آنها را از طرف دولت به زباني كه آنرا آزربايجاني و يا آزربايجانجا مي نامند ترجمه مي كنند و به عملي باورنكردني و مضحك دست مي زنند. به نظر شما چرا رايج شدن زبان تركي تركيه در جمهوري آزربايجان خوشايند دولت آزربايجان نيست؟ آيا اين تفكر مي تواند ناشي از ذهنيت مستعمرگي روس و فارس بوده باشد؟
در محيطهاي مجازي هنگامي كه با خواهران و برادرانمان از آزربايجان شمالي صحبت مي كنيم، آنها ادعا مي كنند كه تركهاي آزربايجان جنوبي تركيه اي شده اند، مانند آنها مي انديشند، مانند آنها صحبت و رفتار مي كنند. اين تثبيت داراي جنبه هاي درست و نادرست است. بدون هيچ شك و ترديدي، تركهاي ساكن در آزربايجان جنوبي و ايران، از تركي تركيه، از سياستهائي كه تركيه در منطقه و دنيا آنها را به پيش مي برد، از سريالهاي تركيه، از انديشه ترك گرائي در تركيه، از درك دمكراسي در تركيه، همچنين از هر عرصه ديگري كه به تركيه مربوط مي شود، به طور مستقيم و يا غيرمستقيم تاثير مي پذيرند. امروز در بسياري از شهرهايمان، خانواده هاي ترك، تلويزيونهاي تركيه را از طريق ماهواره نگاه مي كنند. حتي در خانواده خود من، كودكان ٨-١٥ ساله به خوبي تركي تركيه را متوجه مي شوند و بعضا قادر به نوشتن با الفباي لاتين تركيه اند. اين تاثير غيرمستقيم تركيه بر روي ماست.
اما بخش نادرست تثبيت فوق اينكه، اين (تاثير پذيري) فراموش نمودن هويت خودمان و تشبه به تركيه ايها نيست. بر عكس، ما شايد به مصداق نوعي از مفهوم گلوباليزاسيون، در سه عرصه زبان مادريمان تركي، هويت ملي تركيمان و وطنمان آزربايجان، در حال آموختن راههاي پاسداري و اعتلاء اين سه ركن مليمان از تركيه هستيم. امروز زبان آزربايجاني و يا آزربايجانجاي جمهوري آزربايجان براي جوان ترك نمي تواند الگو و مدل باشد. اگر بپرسيد چرا، جواب مختصرم اين خواهد بود كه ما مي بايد نيك بيانديشيم كه اين زبان به جوانان ما چه مي تواند بدهد. اگر در مورد يك موضوع مشترك علمي و ادبي و ... يك نوشته به آزربايجانجا و يا زبان آزربايجاني و ديگري به تركي تركيه نوشته شود، به نظر شما كدام يك براي يك جوان ترك ساكن در ايران و آزربايجان جنوبي، جالبتر و موثرتر مي تواند باشد؟ هر كس كه تعمقي در باره جواب اين سوال زباني بكند، مي تواند متوجه شود كه چرا زباني كه در جمهوري آزربايجان بكار مي رود نمي تواند مدل و الگوئي براي آزربايجان جنوبي باشد. امروز اين زبان، از جهات بسياري نارسا است و به لحاظ دستورزبان تركي در وضعيتي نيست كه بتواند براي ما به عنوان مدلي مطرح باشد.
تركيه، علي رغم محدوديتهايش، در هر عرصه در راه به روز و مطابق كردن خود با استانداردهاي جهاني گام بر مي دارد. متاسفانه مشابه اين روند در جمهوري آزربايجان مشاهده نمي شود. امروز ما كدام سريال باارزش، كدام موسيقي مناسب كه براي نسل جوان توليد شده باشد، كدام ذهنيت دمكراتيك، كدام انديشه و رفتار ترك گرايانه از جمهوري آزربايجان را مي توانيم به عنوان مدل اخذ كنيم؟
در حال حاضر تركي تركيه از بسياري جهات در موقعيتي است كه بتواند زبان تركي را نمايندگي كند. در سالهاي آتي نيز، به موازات نيرومندتر شدن تركيه در منطقه و دنيا، زبان تركي تركيه در ميان زبانهاي بين المللي اهميت بيشتري كسب خواهد كرد. افزايش اعتبار و اهميت تركي تركيه در جهان مترادف و به معني افزايش اعتبار و اهميت زبان تركي (ما) است. اما زباني كه در جمهوري آزربايجان بكار مي رود، با ذهنيت و رفتاري كه در ٢٠ سال گذشته از خود نشان داده است، در اين راه مطلقا نمي تواند گامي بردارد. اين امر دلائل بسياري دارد. از آنجائيكه آزربايجان جنوبي داراي دولتي از آن خود نيست، نافع ترين گزينه و رويداد براي ما، افزايش اعتبار و اهميت زبان تركي تركيه در دنياست.
اين روزها يك سالگي دئگي را تهنيت خواهيم گفت. در اين سال شمار كلماتي كه همه مان از دئگي آموختيم كم نبوده است. به اين زحمت و تلاشها مي بايد ارج گذارد. من به نوبه خودم از همه دوستاني كه در اين يك سال در دئگي به تركي خدمت نموده اند و از تلاشها و دسترنجهايشان تشكر مي كنم. زندگي و زنده نگاه داشتن تركي مان، زنده نگاهداشتن تاريخ و هويتمان است.
با احترامات
اومود اورمولو
ترجمه مقاله از زبان ترکی لاتین به زبان فارسی توسط آقای مئهران بهارلو صورت گرفته است.