مئهران باهارلی
فاطما ستاروونا موختارووا خواننده اوپرا (مئزو سوپرانو) در اتحاد جماهیر شوروی؛ متولد ٢٦ مارس ١٨٩٦ در شهر اورمیه، آزربایجان، ایران؛ متوفی ١٩ اكتبر ١٩٧٢، باكو، رسپوبلیكای آزربایجان، اتحاد جماهیر شوروی؛ هنرمند افتخاری رسپوبلیكای گرجستان و هنرمند مردمی رسپوبلیكای آزربایجان بود.
فاطما موختارووا در شهر اورمیه آزربایجان در شمال غرب ایران متولد شد (اكنون استان آزربایجان غربی). پدر وی یك ترك اورمیه ای بنام عباس ریضایئف و مادر وی یك تاتار لیپكا بنام سارا حسهنئویچ بود. مدت كوتاهی پس از تولد وی، خانواده او به روسیه تزاری مهاجرت و در ناحیه روستو دون ساكن شدند. در سال ١٩٠١ پدر موختارووا كه یك خواننده خیابانی بود، در سن ٢٨ سالگی، هنگامی كه فاطما سه ساله بود، به سبب بیماری سل فوت كرد. پس از فوت وی مادر موختارووا، با یك ترك مهاجر دیگر از ایران بنام ستار موختاروو كه نوازنده ارگ خیابانی بود ازدواج نمود. خانواده موختارووا كه در فقر و شرایط اقتصادی بسیار بدی بسر می بردند و ناچارا از یك شهر روسیه به شهر دیگری حركت می كردند، نهایتا در سال ١٩١٠ در شهر ساراتوو ساكن شدند. مادر موختارووا، همواره فاطمای جوان را به آموختن از خوانندگان خیابانی ترغیب می كرد. موختارووا در این دوره با نام هنری كاتیا و ملبس به لباسهای ملی اوكراییئی در مشایعت یك ارگ خیابانی و آكوردئون و تمبورین در خیابانهای شهرهای گوناگون ولگا و تفلیس اجرای موسیقی می كرد. یكبار به هنگام خواندن در مجاورت یك كارخانه، شخصی به اسم لیدییا روسلانووا كه از خوانندگی موختارووا به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود، نامه ای را به وی داد كه در آن همه پولی را به همراه داشت قرار داده بود.
استعداد موختارووا دقت یك روزنامه نگار به اسم آرخانگئلسكی در روزنامه محلی ساراتووسكی وئستنیك را به خود جلب كرد و باعث چاپ سری مقالاتی به قلم وی در باره كاتیا موختارووای جوان و با استعداد گردید. پس از انتشار این سری مقالات، مختارووا مورد حمایت و تربیت كامئنسكی نوازنده چئللو، فرزند دیوای اوپرای روسیه مارییا كامئنسكایا قرار گرفت. اما نام غیر روسی-مسلمان تبار موختارووای وی باعث می شد كه او خود را مانند یك خدمتكار كه فقط مجاز به كسب تخصص در مورد میز شام و مجبور به سرگرم كردن طبقه اشراف با خوانندگی خود، هنگامی كه به دیدار می آمدند و احتیاج به سرگرمی داشتند حس كند. مختارووا كه از این طرز وضعیت آزرده شده بود، ملك كامئنسكی را ترك كرد و به دادن كنسرتهای خیریه در شهرها و قصبه های ولایت ساراتو ادامه داد. با این كار نیز، پس اندازی برای تحصیلات موسیقی خود در آینده اندوخت. موختارووا در سال ١٩١٢ تلاش نمود كه به كنسرواتوار تازه تاسیس شده ساراتو پذیرفته شود. اما به علت دامنه كمتر از یك اوكتاوی صدای وی كه به علت خوانندگی در هوای سرد خشن شده بود، به كنسرواتووار پذیرفته نشد. با اینهمه این اقدام باعث كشف شدن وی توسط خواننده برجسته اوپرا میخاییل مئدوئدئو شد و او تصمیم گرفت كه موختارووای جوان را تربیت كرده و مشكل صدای وی را در ظرف دو هفته برطرف سازد. پس از آن فاطما موختارووا به كنسرواتووار پذیرفته شد و در میان نخستین دانشخویان كنسرواتووار ساراتو قرار گرفت.
موختارووا در این هنگام با والدین خود زندگی می كرد و هر چند آیئن نامه كنسرواتور به وی اجازه نمی داد، با اینهمه او با دادن كنسرتها در شهرهای مختلف امپراتوری روسیه از والدین خود حمایت مالی می نمود. در طول یكی از این كنسرتها در سال ١٩١٣ وی در شهر باكو خواننده اپرا حوسئینقولو سارابسكی (اصلا از آزربایجان ایران) را ملاقات نمود. سارابكسی كه به مورد موختارووا سمپاتی داشت، مورتوضا موختاروف از اعیان نفتی باكو، را متقاعد كرد كه از مجادله این خواننده جوان حمایت مالی نماید.
نخستین اجرای حرفه ای موختارووا در نمایش "مراكز فرماندهی شاهزاده متییو" در تئاتر شهر ساراتوو بود. بعد از فارغ التحصیل شدن از كنسرواتوار در سال ١٩١٤، با یك وكیل مقیم ساراتوو بنام آلئكساندر مالینین ازدواج كرد و از وی صاحب دختری بنام لئیلا شد. مدت كوتاهی پس از آن به مسكو رفت و در آنجا به واسطه برادر شوهرش بوریس مالینین، موفق به اجرای آدیشینی در مقابل فئودور شالیاپین و سپس سرگئی زیمین شد. متعاقب آن موختارووا پیشنهاد كار برای اپرای زیمین را قبول كرد و در اپرای زیمین مسكو به همراهی شالیاپین در اپرای بوریس گودونوف، فاوست، قدرت دوست، جودیت، زندگی برای تزار، ... ایفای نقش نمود. همچنین به تمرین برای ظاهر شدن در نقش كارمئن پرداخت كه بعدها برجسته ترین نقش وی در اپرا شد. در سال ١٩١٨ موختارووا به ساراتوو بازگشت و با گروهی از سولیستهای جوان به عرضه كارمئن در تئاتر اوپرای ساراتووآستراخان، روستوو.... پرداخت. سپس برای نیروهای مستقر در پایگاه نیروی دریائی در آزوف ایفای نقش كرد.
پس از انقلاب اكتبر روسیه، موختارووا در تئاترهای گوناگونی در اوكرائین و ناحیه ولگا و قفقاز جنوبی اجرای نقش نمود (خاركوف، كیئف، اودئسا، باكو، تفلیس، سوئردلووسك، پئرم، قازان مسكو، سن پترزبورگ، ...). روزنامه های آن دوره، دقتها را به طبیعی بودن غیرمعمول موختارووا و اجرای بسیار احساسی نقش كارمئن توسط او جلب می كردند. "وی دارای صدائی مخملین و قدرت ایفای برجسته ای بود. موختارووا استعداد صدائی خود را با هوشمندی با بازیگری گرم خود تركیب می نمود. هر حركت او، هر قدم وی در صحنه، هر جمله ای كه بر زبان می آورد، مهر هنری ذاتی را بر خود داشت. وی به مدت ٤٠ سال موزیك و صحنه هائی منحصر به فرد آفریده است كه همه آنها از كلیشهای معمولی اپرا وارسته اند". موختارروا در سال ١٩٣٦ عنوان هنرمند افتخاری گرجستان را كسب كرد. وی در سال ١٩٣٨ به باكو دعوت شد و به كار در تئاتر باله و اوپرای آكادمیك دولتی آزربایجان آغاز نمود. وی كه در شهرهای متعدد شوروی مانند مسكو، سنت پترزبورگ، قازان، خاركف، كیف، اودسا، ... به عنوان اجرا كننده شاهكارهای كلاسیك اروپای غربی و روسیه در صحنه های مختلف مشهور شده بود، در نقشهائی چون عذرا (نیظامی)، مارفا و مارینا (خوانشینا از موسورقسكی)، لییوباشا، باهار (عروس تزار، دختر برفی از نیكولائی ریمسكی-كورساكوف)، آمنئریس، آئوزچئنا، مادالئنا (آیدا، تروبادور و ریگولئتتو از گییوسئپ وئردی، مارتا، سولوخا، دالیلا، اورترود، شارلوت، گرونیا (كشتی جنگی پوتئمكین)، نیگال اوممی (زاگموك)، و غیره ظاهر شد. با اینهمه اوج خلاقیت موختارووا تك خوانی وی در نقش كارمئن است. برودسكی، اجرای كارمئن توسط موختارووا را "بهترین اجرا در دنیای كارمئن" توصیف كرده است. موختارووا در سال ١٩٤٠ عنوان هنرمند مردم آزربایجان و در سال ١٩٦٤ بنر سرخ را دریافت نمود. موختارروا در سال ١٩٥٤ صحنه را ترك كرد، اما به تربیت آزربایجانیان جوان خواننده اپرا ادامه داد. آخرین اجرای وی در تئاتر باله و اپرای تفلیس در سال ١٩٥٤ بود.