اومود اورمولو
به طور خاص از اواخر سال 1930 و تا اوایل سال 1940 که همزمان با تغییر نام "زبان ترکی" به "زبان آزربایجانی" و در عین حال مصادف با کاربرد الفبای سرلیک روسی به جای الفبای لاتین میباشد، طی پروسه ایجاد ملت و زبان جدید بعضی از روشنفکران، نویسندگان، شاعران و ... ترک نیز در خط مقدم این روند جای گرفتهاند و حتی در دورهای کار به جائی رسیده بود که بعضی از روشنفکران و سیاسیون ترک خواستار جایگیری صدها کلمه اروپائی بدون کوچکترین تغییر زبانی و عیناً در زبان ترکی طی قانونی گشته بودند. بسیاری از روشنفکران ترک خواسته یا ناخواسته به علت عدم وجود شعور زبانی، هویتی و ملی از هستی خویش به صورت کورکوانه نیز مبلغ این چنین ایدئولوژیهای استعماری گشته بودند. با مدد و همت ترکان پیشرو در سال 1940 زبان ترکی دارای حجم وسیعی از لغات بیگانه اروپائی بر پایه ساختار زبان روسی گشته بود و زبان ترکی به حدی بیمار دچار بیماری زبانی شد بود که بسیاری از انسانها به طور صریح نمی توانستند از بیماری زبان ترکی سخن بگویند. اشخاصی که تا دیروز خواستار عدم بهره گیری لغات قدیمی و کلاسیک زبان ترکی و ایجاد کلمات جدید بر پایه ساختار زبان ترکی بودند متاسفانه با بی تفاوتی کامل و سکوت مطلق در قبال روسیزه کردن زبان ترکی ژست روشنفکری به خود گرفته بودند.
پروسه ورود لغات اروپائی بر اساس ساختار زبان روسی از سال 1930 آغاز و تا سالها بعد ادامه داشت، گرچه که تنی چند از روشنفکران ترک به این عمل در سالهای 1940 اعتراض نمودند ولی طبیعتاً به علت در اقلیت بودن آنان کاری از پیش نبردند. روسیزه کردن الفبا و زبان ترکی از سالهای 30 تا سالهای 70 به شددت هر چه تمامتر تداوم داشته، در این پروسه مهمترین منبع برای کلمهسازی نیز زبان و ادبیات روسی بود. بر اساس نوشتههای سالهای 1940 که مبارزه ایدئولوگهای روس با زبانهای ترکی، عربی و فارسی به شدت تداوم داشت تئوریسنهای روس از مثبت بودن روند کلمه سازی در زبان جدید آزربایجانی سخن می گویند، نتیجه مثبت ایدئولوگهای روس به قرار زیر بوده است که ترکیب و ساختار زبان ترکی به کلی معیوب شده و تعدد کلمات بیشماری به وسیله پل ارتباطی زبان روسی بدون درنظر گرفتن ساختار متفاوت زبان ترکی وارد زبان جدید آزربایجانی شده به نحوی که تعدد کلمات ترکی موجود در متون ادبی انگشت شمار گشته، البته انگشت شمار بودن لغات ترکی بکار برده شده در متون زبان جدید آزربایجانی نیز به عنوان لغات بیگانه وارد شده به زبان آزربایجانی نگریسته شده است.
مولفین روس وقت نیز کلمهسازی بر اساس ساختار زبان روسی در زبان جدید آزربایجانی را بسیار عادی توصیف نموده و به نظر آنان دو خلقی که بر اساس ایدئولوژیهای سوسیالیستی حیات جدیدی را آغاز نموده بودند بدون تردید در زبان، اقتصاد، جامعه و . شان نیز این تفکر مشترک قابل لمس میباید باشد. بدون تردید این تفکر که ملتی در روند ملت شوندگی برای عاری سازی لغات بیگانه از زبان خود کوشش کند و برای بهرهمندی از منابع کلاسیک زبانی خود سود جوید مسئلهای بسیار منطقی می باشد ولی اینکه ملت مذکور منابع قدیمی خود را طرد نموده و منبع انتخاب لغات جدید را بر اساس ساختار زبان ملتی دیگر پایهریزی کند بدون تردید در کمتر جائی از دنیا دیده شده که ما شاهد آن در آزربایجان شمالی و زبان نوساخته آزربایجانی بودهایم.
مقالات مرتبط: