اومود اورمولو
به سبب بسیاری از مسائل خارج از بحث در مورد پروسه تغییر "زبان ترکی" به "زبان آزربایجانی"، "آزربایجانجا" و یا "آزربایجان دیلی" منابع تحقیقی موثق و بیطرفی در آزربایجان جنوبی و ایران قابل دسترس برای عموم نمیشود و این خود سبب آشفتگی در نسل جوانی که آگاه به زبان مادری خود نمیباشد گشته است. انسانها فارغ از محقق و یا نویسنده بودنشان در صورت دانستن زبان مادریمان ترکی الخصوص با الفبای لاتین و یا حتی زبان انگلیسی به راحتی با کمی جستجو در همین فضای مجازی می توانند به منابع متعددی با نگرشهای مختلف در این زمینه دست یابند و از اهم موضوع خبردار گردند ولی متاسفانه به علت عدم آموزش زبان مادریمان ترکی و عدم رسمیتش در ایران بسیاری از انسانهائی که دارای هویت ائتنیکی ترک و زبان مادری ترکی می باشند قادر به کاربرد زبان ترکی به هیچ الفبائی نمی باشند و این مسئله مسئولیت شگرفی را بر دوش نویسندهگان، محققین، شاعران و .. ترک در مورد تولید محتوا در اکثر زمینهها گذارده است.
راقم این سطور به عنوان جزئی کوچکی از جامعه ترک در این سلسله مقامات به روند تغییر زبان ترکی به "زبان آزربایجانی"، "آزربایجانجا" و یا "آزربایجان دیلی" در پروسه تاریخی – سیاسی به اندازه وسعت علمی و منابع اینترنتی قابل دسترس خواهم پرداخت، تا بلکه گامی شود برای جوانان ترک و دیگر انسانهائی که خواهان مانائی زبان مادریمان ترکیاند.
بدون تردید مفهوم و واژههای"زبان آزربایجانی"، "آزربایجانجا" و یا "آزربایجان دیلی" برای اولین بار در آزربایجان شمالی بکار گرفته شده و ورود این مفاهیم به آزربایجان جنوبی بیشتر ناشی از شرایط سیاسی زمان و گروههای متاثر از گفتمان آزربایجان شمالی بوده، بدین سبب می باید برای بررسی شکل گیری این مفاهیم به اوضاع تاریخی و سیاسی آزربایجان شمالی بنگریم. برای بسیاری از جوانان آزربایجان شمالی علت تغییر زبان ترکی به زبان آزربایجان در سال 1937 هنوز نیز در هالهای از ابهام واقع شده که برای بررسی شکل گیری مفاهیم یاد شده 3 فاکتور مهم می باید مورد نقد و بررسی واقع گردد:
1- حوادث سیاسی – ایدئولوژیکی که حول مسئله زبان ترکی و پیدایش مفاهیم "زبان آزربایجانی"، "آزربایجانجا" و یا "آزربایجان دیلی" به سال 1936 – 1920 اتفاق افتاده است.
2- شرایط شکلگیری مفاهیم "زبان آزربایجانی"، "آزربایجانجا" و یا "آزربایجان دیلی" به درخواست مردم یا به اصرار دولتمردان اتحاد جماهیر شوری به سال 1991 – 1937.
3- آیا اینکه مفاهیم "زبان آزربایجانی"، "آزربایجانجا" و یا "آزربایجان دیلی" منعکس کننده زبان ملی اکثریت قریب به اتقاق شهروندان آزربایجان شمالی می باشد یا نه(1991 - 2013).
در اولین جمهوری آزربایجان به سال 1920 – 1918 مسئله زبان ملی با برگزیدن نام "زبان ترکی" برای بیان زبان اکثریت شهروندان آزربایجان مواجه می باشیم، در آن زمان تئوریسینهای جمهوری آزربایجان برای مقابله با ترمینولوژیهائی به مانند "تاتار" که از سوی دولتمردان اتحاد جماهیر شوری و مفهوم "آذری" که از سوی گروههای پان ایرانیست ساخته شده بود به سبب مبارزه با استعمار زبانی هر یک از این دو گروه نام زبان رسمی دولت آزربایجان شمالی را "زبان ترکی" نهادند، بدین صورت در عصر XX در بین دنیای ترک آزربایجان شمالی اولین جمهوری ترکی می باشد که موقعیت زبان ترکی را به زبان رسمی و دولتی ارتقاء داده است.
در دوره اتحاد جماهیر شوری مسئله نام زبان ملی متفاوت از دوره جمهوریت بوده و به عنوان نقطه رودرروئی دو ایدئولوژی واقع شده، در زمان اتحاد جماهیر شوروی مسئله زبان ملی آزربایجان از دو دیدگاه زیر مورد بررسی واقع شده است:
1- شکلگیری و به نوعی پروسه ملی شوندگی زبان ترکی و عاری سازی زبان مذکور از لغات و اصطلاحات بیگانه به سالهای 1920 – 1936
2- تغییر نام زبان ترکی به "زبان آزربایجانی"، "آزربایجانجا" و یا "آزربایجان دیلی" و ارتقاء این زبان به عنوان زبان دولتی به سالهای 1937 – 1991
در مرحله اول بیاعتنائی به ذات مسئله زبان ملی و زبان ترکی از سوی ایدئولوگهای اتحاد جماهیر شوروی قابل لمس می باشد، برای مثال طبق بیانیهای که در 31 جولای 1923 منتشر شده به اکثر کمیساریایها دستور داده می شود که برای برقراری ارتباط بیشتر با تودهها در فعالیتهای روزانه زبان ملی تودهها بکار بسته شود و در عین حال به عنوان وظیفه اجرائی نیز از کاربرد زبان ترکی در ادارات نیز سخن به میان آورده می شود. در کنار این مورد دولتمردان اتحاد جماهیر شوروی کاربرد زبان ترکی را در کلیه مدارس اجباری نموده و در آموزشکدهها نیز زبان ترکی را به عنوان زبان آموزشی اختیاری اعلام می کنند تنها یادآور شویم که در دو کمیساریای USSR و جمهوریهای قفقاز (TSFSR) کاربرد زبان روسی اجباری بوده است.
بر اساس نظرات مولفین اتحاد جماهیر شوروی در مورد عاری سازی لغات بیگانه از زبان ترکی 3 تفکر عمده به سال های 1920 – 1936 قابل مشاهده می باشد.
1- اولین گروه به کاربرد بیشتر لغات ترکی قدیمی و ایجاد اصطلاحات جدید ترکی اصرار می ورزیدهاند که این گروه جزء ملی گرایان ترک محسوب می شوند.
2- دومین گروه خواستار بهره مندی زبان ترکی از لغات اروپائی به واسطه زبان روسی بودهاند، به نظر این گروه این شیوه به اعتلای بیشتر زبان ترکی کمک می نموده است. به نظر آنان می بایست لغات اروپائی با در نظر گرفتن ساختار زبان روسی وارد زبان ترکی می شدند، بیشتر این طیف از طرفداران یا سمپاتیهای بلوشویک بودهاند و به زعم خود در پی بینالمللی تر شدن زبان ترکی بودهاند، گفتمانی که امروزه نیز از سوی گروهی از نویسندهگاه سالخورده آزربایجان شمالی بر آن اصرار ورزیده میگردد.
3- گروه سوم نیز خواستار تداوم کاربرد لغات زبانهای خارجی فارسی و عربی در زبان ترکی بوده و در صورت نیاز به ایجاد اصطلاحات جدید ترکی می بایست کلمات جدید بر اساس ساختار زبانهای عربی و فارسی واژهسازی گردند، گروه سوم نیز جزء طرفداران اسلام گرائی در آزربایجان بوده و میباشند.