نگرشی بر ضرب المثلهای ترکی و فارسی
اومود اورمولو
اثر گرانبهای پرفسور و تورکولوژ مشهور گرهارد دورفر که در غرب چاپ و منتشر شده است از ارتباط عمیق و ریشه دار ما بین زبانهای ترکی و فارسی سخن می گوید. اثر گرانبهایی که از وجود و تداخل کلمات زبانهای مغولی و ترکی وارد شده به زبان فارسی سخن می گوید بالغ بر چهار چلد می باشد که تا کنون سه جلد آن بدستمان رسیده است. این اثر گرانبهای برای آنان که در تورکولوژی ترکان ایران، زبان فارسی و دنیای ترک تحقیق و بررسی می کنند از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد.
این اثری که اکنون مطالعه می فرمایید حاصل تلاش و تحقیقی می باشد که از سال 1959 با کمک همکار و دوستم جمشید درخشان در حوضه تحریر یک لغتنامه بوده است این اثر از جانبات لغتنامه می باشد. در تحقیقمان که بالغ بر 4 جلد لغت نامه در عناوین مختلف می باشد که یکی از این لغتنامه ها، لغت نامه ترکی – فارسی که بزرگترین آنها می باشد جای گرفته است. تحقیقمان دلیل بر آن شد تا با نگاهی دقیقتر از ارتباط ما بین دو خلق و ملت ترک و فارس و ضرب المثلها و تاریخ، مدنیت، ... کنکاش کنیم. در این وانفسا هر دوی این ملل در وادیی زمانهایی و در بعضی موارد نسبت به بعضی مفاهیم و تفکرات تشابهات مشابه و نزدیک به همی را بروز داده اند که در ضرب المثل های این دو ملت به خوبی نمایان می شود. ضرب المثل های متفاوت این دو ملت نیز نشان از تفاوتها و نوع نگرش این دو ملت نسبت به محیط پیرامون و مفاهیم سرچشمه می گیرد.
ضرب المثل های (آتا سوزله ری) هر دوی این ملل تاثیر ملل عرب را نمی توان نادیده گرفت و چشم پوشید. تحقیقات متفاوت نشان از این اصول دارد که :
ضرب المثل ها برآمده از خوشی ها، ناخوشیها ، احوالات و ... اجتماعات سرچمشه گرفته است.
محصولات ارائه شده هر اجتماع نشان دهنده نوع نگرش آن اجتماع نسبت به مفاهیم متفاوت می باشد.
از باورها ، اعتقادات و مذاهب اجتماعات خبر می دهند.
زندگی اجتماعات در هر زمانی نمی تواند به صورت عیناً تکرار شده و یا تاثیر پذیرد. تغییرات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و ... و زمانی که ملت ها را در تهدیدی بالقوه و یا بالفعل قرار گرفته باشند این عوامل متعدد هر یک تاثیرات خود را در ضرب المثل های آن اجتماع بروز داده و می دهد. با مطاله و تحقیق بر روی ضرب المثلهای یک ملت و اجتماع به خبوی می توان ردپای ناامیدیهای یک ملت، خوشی ها، جنگها، باورها، و ... را پی گیر شده و لمس کرد. زمانی ملتی با گفتن این ضرب المثل که "گئچمه نامرد کورپوسونده ن قوی آپارسین سو (سئل) سه نی" (ترجمه: از روی پل شخص نامرد مگذر بگذار تا آبها تو را ببرند) از سرخم نکردن و تعظیم نکردن بر ظالم سخن میگوید و زمانی دگر با ضرب المثل "کورپوده ن گئچه نه ده ک آیی یا دایی دیه ره له ر" (ترجمه: تا زمانی که از پل عبور نکرده ای به خرس دایی می گویی) اجتماع و آن ملت از ترس و وحشت و لزوم سخن به میان می آورد.
این گونه تضاد در ضرب المثل ها را نیز نمی توان به همه اجتماع نسبت داد. این طور تضادها در تمام ضرب المثل ها و یا آتا سوزله ریمیز نادراند. و کنار این گونه تضادها نیز بعضی ضرب المثل ها وجود دارند که نمی توانند آیئه تمام نمای اجتماع و کاراکتر آن ملت را تطمیع کنند. در کتب گرانبهای دیوان لغات ترک ماحمود کاشغری این نکته که "یئر باس روکی باغ، بودون باسروکی به گ" یعنی چطور اعتراض زمین سبب زاده شدن کوهها می شود، نشانه اعتراض و نماد ملت نیز بیگ می باشد. این ضرب المثل جالب نشان از اوتوریته دولت اجتماع ترک و رهبر و نشان از اهمیت سردمدار در جامعه ترک می باشد.
ضرب المثل "قاوورون اکمه یینی یئیه ن قاوورن قیلینجینی چالارلار" یعنی افرادی که خصوصیات و منافع فردی را برتر از منافع اجتماع دیده و عمل می کنند سبب سر فرود آوردن در پیشگاه دیگران وبیگانگان می شوند. این ضرب المثل حاکی از یک قاعده بدون تغییر در جامعه ترک می باشد. این نوع ضرب المثل ها و مانند این نشان از فلسفه وجودی ملت و جوامع دارد.
ضرب المثل های هر دو ملت ترک و فارس و تشابه و تفاوت در آنها نشان از نوع زندگی و فلسفه اجتماع دو هویت و راهنمایی کننده نقاط جدایی و نزدیکی این دو ملت می باشد. ضرب المثل ها حاکی از عکس العمل در برابر حوادث و اتفاقات و رفتار این دو جامعه می باشد که ما را در مسیری قرار می دهد که از آن مسیر منحرف نشویم.
تحقیق در مورد ضرب المثل ها دارای جهت های تفکر، راونشناسانه – سوسیولوژیک، فلسفه و ...را می طلبد. در اولین وهله نکته مهم جمع آوری ضرب المثل ها می باشد. در مورد نحوه جمع آوری ضرب المثل های جامعه ترک و فارس باید در اینجا نکته ای را متذکر شوم.
در مورد نحوه جمع آوری ضرب المثل ها دو راهکار اصلی وجود دارد:
جمع آوری از جامعه و یا جوامع هم زبان
جمع آوری از اسناد نوشته شده موجود
در ملل ترک اولین شخصی که شروع به جمع آوری ضرب المثل ها کرده کاشغارلی ماحمود (محمود کاشغری) می باشد. کاشغارلی ماحمود در آسیا و در بین اتواع ملل ترک مختلف گشته و شروع به جمع آوری ضرب المثل ها کرده است. سالها بعد روشنفکران و محققین شروع به جمع آوری انواع متفاوت ضرب المثل ها کرده و آنها را به نظم در آورده اند.
اثر بعد از دیوان لغات ترک که در ترکیه امروزی در مورد ضرب المثلها نگاشته شده است با نام امثال عثمانیه معروف می باشد. امثال عثمانیه نیز اثری گرانبها در مورد ضرب المثلها می باشد. امثال عثمانیه ضرب المثل های ترکی، فرانسوی، عربی ، فارسی را نیز جمع آوری کرده و تفاوتها، تشابهات و ضرب المثلهای ترکی متقابل آنها را نیز تا حدودی مشخص کرده است.
در سال 1870 در سومین چاپ کتاب لهجه عثمانیه اثر ابوظیا توفیق وبعدها نویسنده احمد وافیق که لغتنامه معروف پاشا و کاموس ترک را نگاشته از خزینه ضرب المثلهای ملل ترک استفاده بسیاری برده است و نمونه های فراوانی از این نوع ضرب المثل ها در این اثر را می توان مشاهده کرد.
اثر گرانبهای بعدی در مورد ضرب المثلها در تاریخ 1926 در آزربایجان شمالی چاپ شده است و در این اثر نیز ضرب المثلهای را که تاکنون ندیده ایم بر می خوریم. در سال 1926 در شهر کونیای ترکیه شخصی به نام سعادت الدین نوزه ت ارگون نیز اثری با تعدد 2057 ضرب المثل و جمع آوری شده از لهجه های زبانی ترکی و گویش ها بالغ بر 279 مورد می باشد.
حوسین کاظیم خان کادری که اثر بزرگ لغتنامه ترک را نوشته است در اثری 6200 ضرب المثل را گردآوری کرده است.
در اثری که از طرف فرهنگستان زبان ترکی کشور ترکی در سال 1936 منشتر شده است حدود 689 ضرب المثل به خزینه ضرب امثلهای ترکی افزوده شده است. یکی دیگر از اشخاصی که تحقیقات کاملی در مورد ضرب المثلهای ترکی انجام داده مصطفی نئی هات اوزون می باشد او در سال 1943 برای اولین بار در لغتنامه ترکی خود بی حروف آ تا د حدود 4000 ضرب المثل ترکی جای داده است. او بعدها در اثر دیگر خود که به نام تورک آتا سوزله ری در سال 1925 به چاپ رساند حدود 8257 ضرب المثل ترکی را گرد آوری کرده است. عومه ر عاصم آک سوی یکی دیگر از اشخاصی هست که زحمات فروانی در مورد گرد آوری ضرب المثل های ترکی کشیده است. او با گردآوری و تحقیق در مورد انواع ضرب المثل ها در میان ملل و اقوام ترک دنیا قدم بزرگ علمی در این مورد برداشته است. اگر امروزه در دستمان منابع باارزشی از انواع ضرب المثلهای ترکی اقوام و ملل ترک دنیا وجود دارد حاصل زحمات فرهنگستان زبان و ادب ترکی ترکیه می باشد که در طول حیات خویش زحمات فراوانی در جهت خدمت به زبان ترکی و ملل ترک دنیا ارزانی داشته است. فرهنگستان زبان و ادب ترکی ترکیه در اثر گرانبهای خویش که گردآوری لغتنامه تاریخی زبان ترکی می باشد از ضربالمثل های ترکی ملل و اقوام مختلف ترک دنیا بهره جسته است.
در دیگر سو ضرب المثل های عربی بعد از مسلمان شدن ترکان تاثیر فراوانی در ضرب المثل های ترکی و دیگر ملل مسلمان دنیا داشته است. در این مورد اثری به نام امثال و العرب وجود دارد که زبان زد دنیای مسلمان و اسلامیت می باشد. شاعر ترک همدانی به نام کلیمی همدانی در اثری که به نام سانی حاتوال العجن (Sanihatü l-Acen) دارد حدود 154 ضرب المثل عربی را جمع آروی کرده و در بین اشعارش به زبان ترکی ترجمه کرده است، کتاب وی در سال 1304 در استابنول ترجمه و منتشر شده است. بر اساس تحقیقاتی که داشته ایم دیدم که بسیاری از این ضرب المثلها بدون کوچکترین تغییری در شعر شاعران ترک به چشم می خورد و کاربرد داشته است. برای مثال:
کام بخشیهای گردون نیست جز داد و ستد
تا به لب نانی عطا فرمود دنداد را گرفت
Taşlar Yedirdi nân Yerine bir Zaman Felek
Nân Verdi Şimdi âh ki Dendân ekalmadi
Ziya Paşa
------------------
در سنگ دیر کعبه بجزیک شرار نیست.
Manastırın da Kâbenin de Taşındaki Kıvılcım Birbirinden ayrı Değildir.
---------------
خوی دیوانه گرفت آنکه بدیوانه نشست
Delilerle oturuan Delilerin huyunu alır
Dîvanelerin hemdemi dîvane gerektir
Ziya Paşa
---------------
سر زخواب برآورد که روشن شد
Uyan ey dîde-i can Hâb-ı Ğafleten Sabah oldu
Rızâî
Uyan ey Yareli Şir-i jiyan bu Hâb-ı Ğafletten
Namık Kemal
------------
جهت از غیبدانی گرتو خودرا عیبدانی باش
Azizim gel Vücudundan haber ver
Ne hacet Ğaybden ihbar edersin
Arif Hikmet
-----------
هر کرا بینی بشهر هستی خود سرور است
Her Gördüğün kendi Varlığının şehrinin efendisidir
Her kimse kendi âleminin padışahıdır
----------
هر که بیند خسته را گرید شفائی می رسد
Muvafıkdır yine elbet mizaca şive- i hikmet
Tabibin olsa da kizbi marîzin sıhhatin söyler
Rağıp paşa
------------
ضرب المثل های بالایی از اثر سانی حاتوال العجن انتخاب شده است.
ضرب المثل های فارسی راهی برعکس ضرب المثلهای ترکی را طی کرده است. ضرب المثل های فارسی را نمی توان گفت که به اشعار فارسی وارد شده اند بلکه بیشتر از طرف نویسندگان و روشنفکران فارس گلچین شده و در لغتنامه های فارسی گنجانده شده اند فقط در سالهای آتی در لغت نامه های فارسی شروع به ارزش دادن و جمع آوری ضرب المثل ها بر مبنای زبان جامعه فارس جهت دهی شده است. در اثر لغت نامه فارسی – انگلیسی و انگلیسی –فارسی س.هیم با جای دادن به سخنان مردم عوام که با این نام در لغت نامه ذکر شده است سعی در نگرش این بعد ضرب المثلهای فارسی شده است.
از لغت نامه های معروف فرهنگ عمید نیز در آخر کتاب چند صفحه ای به ضرب المثل ها جای داده شده است.
امثال و حکم که توسط علی اکبر دهخدا جمع آوری شده است از اثرات مفید در ضرب المثل های فارسی می باشد. امثال حکم از اشعار فردوسی تا دیگر متن های موجود شروع به گردآوری ضرب المثل های فارسی کرده است که به چهار جلد می رسد. امثال حکم یکی از محصولات جانبی لغت نامه بزرگ دهخدا می باشد. لغت نامه همچون دهخدا تا کنون برای زبان فارسی نگاشته نشده است. ما در نگاشت این اثر زمانی که تحقیق روی امثال و حکم و فرهنگ عمید را شروع و به پایان رساندیم به این نتیجه رسیدیم که "چند صفحه موجود در آخر این کتب از ضرب المثل ها، کنایه ها، اشارت ها، حدیث ها، سخنان بزرگان و ... گرد آوری شده است". در وهله ی بعدی موردی که نظر خواننده را به خود جلب می کند شاید این باشد که بسیاری از این ضربالمثل ها شاید از یک زبان به زبان دیگری ترجمه شده باشند، که برای پاسخگوی به این سوال باید این چنین گفت که، چنین موردی دور از ذهن نبوده و نیست ولی برای پاسخگویی صحیح و به دور از غرض به این سوال باید ردپایی ضرب المثل موجود را در کتب گذشته جستجو کرد تا معلوم شود آیا ضرب المثل سیری تاریخی را پیموده و یا در وهله زمانی مشخصی ظهور گشته است، پاسخگویی به این سوال اساسی خارج از موضوع مقاله مورد نظر می باشد و تحقیق دیگری را می طلبد. ما برای انتخاب ضرب المثلهای جامعه فارس از دوست و همکارم جمشید درخشان بهره جستیم زیرا به خشصی احتیاج داشتیم که جامعه فارس، زبان فارسی، ادبیات فارسی و ... را بشناسد و بتواند ضرب المثل های متقابل ضرب المثلهای ترکی را در فارسی تشخصی دهد.
Ağzından Qaçrmaq
از دهنش در رفتن
Ağzının Suyu Axmaq
آب دهنش راه افتادن
Az ye özünə bir nokər tut
کم بخور نوکر بگیر
Əxfəşin geçisi kimin başını sallamaq
سرش را مثل بز اخفش تکان دادن
Ağzı Süd Qoxumaq
دهنش بوی شیر می دهد
Aanasının Südünən daha həlal
از شیر مادر حلالتر
Alıcı Gözüilə Baxmaq
به چشم خریداری نگاه کردن
Allah Salamat versin!
خدا سلامتی بدهد
Allaha Tapşırdıq
خدا حافظ یا بخدا سپردیم
Qızıl tutusa Tpraq olur
اگر دست به طلا بزند خاک شود
Anan Yaxşı Baban Yaxşı
پدرت خوب مادرت خوب
Anamdan Əmdığı Süd Burnundan Gəldi
شیری که از پستان مادر خورده بودم از دماغم آمد
Arının Yuvasına Ağac soxmaq
چوب توی سوراخ زنبور کردن
Arxadan Vurmaq
از پشت انسان خنجر زدن
Əlinin Papağını Vəliyə, Vəlinin Papağını Əliyə Geydirmək
کلاه علی را سر ولی و کلاه ولی را سر علی گذاردن
Ata Ət, itə Od Vermək
استخوان را جلوی اسب و علف را جلوی سگ انداختن
Atdan Yenib Eşşəyə minmək
از اسب پیاده شدن سوار خر شدن
Od almağa mı gəldin?
مگر آمدی آتش ببری؟
Ayaq Ayaq Üstünə Atmaq
پا روی پا انداختن
Ayağının Altına Qarpız Qabığı Qoymaq
پوست هندوانه زیر پای کسی انداختن
Ayıyı Vurmadan Dərisini Satmaq
خرس را هنوز شکار نکرده پوستش را فروختن
Ağzını Toplamaq
دهنش را جمع کردن
Baş Ağrıtmaq
درد سر دادن
Üstünə bir Bardaq Su içmək
یک لیوان آب رویش سر کشیدن
Başınız Sağ olsin!
سرتان سلامت باشد
Bıçaq Sümüyə Daynamaq
کارد به استخوان رسیدن
Bir Daşla iki Quş Vurmaq
با یک سنگ دو گنجشک زدن
Baş Sağlığı
سر سلامتی
Başına Dövlət Quşu Qonmaq
همای سعادت بر سر کسی نشستن
Bir Ayağı Qəbirdə olmaq
یک پایش لب قبر بودن
Bir dediğini iki etməmək
یکی اش دوتا نمی شود
Bir Dəri bir Sümük olmaq
پوست و استخوان شدن
Bir Köynək daha Yırtmaq
یک پیراهن بیشتر پاره کردن
Bir Qazanda Qaynamaq
در یک دیگ جوشیدن
Bağdaddan təmir etmək
بغدادش را تعمیر کردن
Burnu Qanamadı
خون از دماغش نیاید
Burnu Sürtələmək
دماغش مالیده شدن
Burnundan Düşmüş
مثل اینکه از دماغ (...)افتاده باشد
Bir Pul Etməmək
یک پول سیاه نمی ارزد
Bir Taxtası Əskik
یک تخته اش کم است
Boğazına qədər Borca Girmək
تا گلو به قرض فرو رفتن
Ciyərimin Göşəsı
جگر گوشه
Çaladan Çalaya atdanmaq
از شاخه ای به شاخه ای پریدن
Çanaq Yalayıcı
کاسه لیس
Çənə Vurmaq
چانه زدن
Pox Yemək
گوه خوردن
Boyun Əymək
گردن کج کردن
Boynumuz Qıldan incə
گردن ما از مو نازک تر است
Çıxmaza Girmək
کار به بنبست رسیدن یا در بن بست افتادن
Uşaq Tapmaq
بچه دار شدن
Dağ Ətəyi
دامنه کوه
Damar Damar Üstünə minmək
رگ به رگ شدن
Boynuna Atmaq
بگردن کسی انداختن
Buldandırıq suda Balıq Tutmaq
آب گل آلود می کند که ماهی بگیرد
Burun Şişirək
در دماغ باد افتادن
Başınan Vur çörəyini əlinən al
توی سرش بزن نان را از دستش بگیر
Deyirmanin Suyu Kəsildi
آبها از آسیاب افتادن
Donquzdan bir Qıl Qoparmaq
از خرس موئی کندن غنیمت است
Qaval Çalmaq
طبل زدن یا دهل زدن
Dəm çəkmək
دم کشیدن
Dillərə Dastna(Nağıl) olmaq
ورد زبان شدن
Dili bir Qarış
یک وجب زبان دارد
Düşən Qalxar
افتاد و خیزان
Əcəli Gəlmək
اجلش رسیدن
Əyri Baxmaq
کج نگاه کردن
Çörəyini Daşda Çıxarmaq
نانش را از زیر سنگ دراوردن
Əl Çəkmək
دست کشیدن
əyri oturub doğru danışaq
بیا تا کج نشینیم و راست بگوییم
Əl əldən üstün
دست روی دست بسیار است
Dörd Duvar Arasında Qalmaq
توی یک چهار دیواری ماندن
Dünya Başına Yıxılmaq
دنیا روی سرش خراب شدن
Dünyadan Xəbəri olmamaq
از دنیا بی خبر ماندن
Əldən gəlmək
از دست برآمدن
Əli Açıq
دست و دل باز
Əli Boş
تهی دست
Əli Dar
تنگدست
Dünya Qədər
یک دنیا
Dünyalar onun oldu
مثل اینکه دنیا مال او شد
Dünyaya Gəlmək
بدنیا آمدن
Dünyaya Gətirmək
بدنیا آوردن
Əlini yumaq
از چیزی دست شستن
Almanın yarısı bu , yarısı o
مثل یک سیب و دونیم
Bounu Yoğun
گردن کلفت
Əski Hamam Əski Tas
همان طاس و همان حمام
Əti sənin sümüyü mənim
گوشتش از آن تو استخوانش از آن من
Ətək pisliği
دامنش لکه دار شدن
Hər Qafadan bir səs
از هر سری صدائی
Hər Saqallıyı Baba demək olmaz
هر ریش درای پدر نمی شود
Ev Yandırmaq
خانه خراب کن
Iynə Atsan yerə düşməz
سوزن بیندازی زمین نمی افتد
Iki Ayağını bir Papışa Soxmaq
هر دو پا را در یک کفش کردن
Ipləri əlində olmaq
سرنخ دست کسی دیگر بودن
Işi pişirmək
کاری را پختن
Göbəyi birilə barabar kəsilmiş
مثل اینکه ناف هر دو را با هم بریده اند
Havanda Su dövmək
آب در هاون کوبیدن
It Canlı
جان سگ داشتن
Qan istəmək
خونخواهی کردن
Tanrı Sağ əlis sol ələ mutac etməsin
خدا دست راست را به دست چپ محتاج نکند
Doğru söz acıdır
حرف حق تلخ است
...
ضرب المثل های جمع شده فوق 357 عدد می باشد و لزومی به لیست کردن همه آنها نمی باشد، در اینجا فقط سعی شده تعدادی از انها گردآوری شود.
منبع :
Türkçe ve Farsça AtaSözleri Üzerine
İbrahim Olgun
اومود اورمولو
اثر گرانبهای پرفسور و تورکولوژ مشهور گرهارد دورفر که در غرب چاپ و منتشر شده است از ارتباط عمیق و ریشه دار ما بین زبانهای ترکی و فارسی سخن می گوید. اثر گرانبهایی که از وجود و تداخل کلمات زبانهای مغولی و ترکی وارد شده به زبان فارسی سخن می گوید بالغ بر چهار چلد می باشد که تا کنون سه جلد آن بدستمان رسیده است. این اثر گرانبهای برای آنان که در تورکولوژی ترکان ایران، زبان فارسی و دنیای ترک تحقیق و بررسی می کنند از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد.
این اثری که اکنون مطالعه می فرمایید حاصل تلاش و تحقیقی می باشد که از سال 1959 با کمک همکار و دوستم جمشید درخشان در حوضه تحریر یک لغتنامه بوده است این اثر از جانبات لغتنامه می باشد. در تحقیقمان که بالغ بر 4 جلد لغت نامه در عناوین مختلف می باشد که یکی از این لغتنامه ها، لغت نامه ترکی – فارسی که بزرگترین آنها می باشد جای گرفته است. تحقیقمان دلیل بر آن شد تا با نگاهی دقیقتر از ارتباط ما بین دو خلق و ملت ترک و فارس و ضرب المثلها و تاریخ، مدنیت، ... کنکاش کنیم. در این وانفسا هر دوی این ملل در وادیی زمانهایی و در بعضی موارد نسبت به بعضی مفاهیم و تفکرات تشابهات مشابه و نزدیک به همی را بروز داده اند که در ضرب المثل های این دو ملت به خوبی نمایان می شود. ضرب المثل های متفاوت این دو ملت نیز نشان از تفاوتها و نوع نگرش این دو ملت نسبت به محیط پیرامون و مفاهیم سرچشمه می گیرد.
ضرب المثل های (آتا سوزله ری) هر دوی این ملل تاثیر ملل عرب را نمی توان نادیده گرفت و چشم پوشید. تحقیقات متفاوت نشان از این اصول دارد که :
ضرب المثل ها برآمده از خوشی ها، ناخوشیها ، احوالات و ... اجتماعات سرچمشه گرفته است.
محصولات ارائه شده هر اجتماع نشان دهنده نوع نگرش آن اجتماع نسبت به مفاهیم متفاوت می باشد.
از باورها ، اعتقادات و مذاهب اجتماعات خبر می دهند.
زندگی اجتماعات در هر زمانی نمی تواند به صورت عیناً تکرار شده و یا تاثیر پذیرد. تغییرات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و ... و زمانی که ملت ها را در تهدیدی بالقوه و یا بالفعل قرار گرفته باشند این عوامل متعدد هر یک تاثیرات خود را در ضرب المثل های آن اجتماع بروز داده و می دهد. با مطاله و تحقیق بر روی ضرب المثلهای یک ملت و اجتماع به خبوی می توان ردپای ناامیدیهای یک ملت، خوشی ها، جنگها، باورها، و ... را پی گیر شده و لمس کرد. زمانی ملتی با گفتن این ضرب المثل که "گئچمه نامرد کورپوسونده ن قوی آپارسین سو (سئل) سه نی" (ترجمه: از روی پل شخص نامرد مگذر بگذار تا آبها تو را ببرند) از سرخم نکردن و تعظیم نکردن بر ظالم سخن میگوید و زمانی دگر با ضرب المثل "کورپوده ن گئچه نه ده ک آیی یا دایی دیه ره له ر" (ترجمه: تا زمانی که از پل عبور نکرده ای به خرس دایی می گویی) اجتماع و آن ملت از ترس و وحشت و لزوم سخن به میان می آورد.
این گونه تضاد در ضرب المثل ها را نیز نمی توان به همه اجتماع نسبت داد. این طور تضادها در تمام ضرب المثل ها و یا آتا سوزله ریمیز نادراند. و کنار این گونه تضادها نیز بعضی ضرب المثل ها وجود دارند که نمی توانند آیئه تمام نمای اجتماع و کاراکتر آن ملت را تطمیع کنند. در کتب گرانبهای دیوان لغات ترک ماحمود کاشغری این نکته که "یئر باس روکی باغ، بودون باسروکی به گ" یعنی چطور اعتراض زمین سبب زاده شدن کوهها می شود، نشانه اعتراض و نماد ملت نیز بیگ می باشد. این ضرب المثل جالب نشان از اوتوریته دولت اجتماع ترک و رهبر و نشان از اهمیت سردمدار در جامعه ترک می باشد.
ضرب المثل "قاوورون اکمه یینی یئیه ن قاوورن قیلینجینی چالارلار" یعنی افرادی که خصوصیات و منافع فردی را برتر از منافع اجتماع دیده و عمل می کنند سبب سر فرود آوردن در پیشگاه دیگران وبیگانگان می شوند. این ضرب المثل حاکی از یک قاعده بدون تغییر در جامعه ترک می باشد. این نوع ضرب المثل ها و مانند این نشان از فلسفه وجودی ملت و جوامع دارد.
ضرب المثل های هر دو ملت ترک و فارس و تشابه و تفاوت در آنها نشان از نوع زندگی و فلسفه اجتماع دو هویت و راهنمایی کننده نقاط جدایی و نزدیکی این دو ملت می باشد. ضرب المثل ها حاکی از عکس العمل در برابر حوادث و اتفاقات و رفتار این دو جامعه می باشد که ما را در مسیری قرار می دهد که از آن مسیر منحرف نشویم.
تحقیق در مورد ضرب المثل ها دارای جهت های تفکر، راونشناسانه – سوسیولوژیک، فلسفه و ...را می طلبد. در اولین وهله نکته مهم جمع آوری ضرب المثل ها می باشد. در مورد نحوه جمع آوری ضرب المثل های جامعه ترک و فارس باید در اینجا نکته ای را متذکر شوم.
در مورد نحوه جمع آوری ضرب المثل ها دو راهکار اصلی وجود دارد:
جمع آوری از جامعه و یا جوامع هم زبان
جمع آوری از اسناد نوشته شده موجود
در ملل ترک اولین شخصی که شروع به جمع آوری ضرب المثل ها کرده کاشغارلی ماحمود (محمود کاشغری) می باشد. کاشغارلی ماحمود در آسیا و در بین اتواع ملل ترک مختلف گشته و شروع به جمع آوری ضرب المثل ها کرده است. سالها بعد روشنفکران و محققین شروع به جمع آوری انواع متفاوت ضرب المثل ها کرده و آنها را به نظم در آورده اند.
اثر بعد از دیوان لغات ترک که در ترکیه امروزی در مورد ضرب المثلها نگاشته شده است با نام امثال عثمانیه معروف می باشد. امثال عثمانیه نیز اثری گرانبها در مورد ضرب المثلها می باشد. امثال عثمانیه ضرب المثل های ترکی، فرانسوی، عربی ، فارسی را نیز جمع آوری کرده و تفاوتها، تشابهات و ضرب المثلهای ترکی متقابل آنها را نیز تا حدودی مشخص کرده است.
در سال 1870 در سومین چاپ کتاب لهجه عثمانیه اثر ابوظیا توفیق وبعدها نویسنده احمد وافیق که لغتنامه معروف پاشا و کاموس ترک را نگاشته از خزینه ضرب المثلهای ملل ترک استفاده بسیاری برده است و نمونه های فراوانی از این نوع ضرب المثل ها در این اثر را می توان مشاهده کرد.
اثر گرانبهای بعدی در مورد ضرب المثلها در تاریخ 1926 در آزربایجان شمالی چاپ شده است و در این اثر نیز ضرب المثلهای را که تاکنون ندیده ایم بر می خوریم. در سال 1926 در شهر کونیای ترکیه شخصی به نام سعادت الدین نوزه ت ارگون نیز اثری با تعدد 2057 ضرب المثل و جمع آوری شده از لهجه های زبانی ترکی و گویش ها بالغ بر 279 مورد می باشد.
حوسین کاظیم خان کادری که اثر بزرگ لغتنامه ترک را نوشته است در اثری 6200 ضرب المثل را گردآوری کرده است.
در اثری که از طرف فرهنگستان زبان ترکی کشور ترکی در سال 1936 منشتر شده است حدود 689 ضرب المثل به خزینه ضرب امثلهای ترکی افزوده شده است. یکی دیگر از اشخاصی که تحقیقات کاملی در مورد ضرب المثلهای ترکی انجام داده مصطفی نئی هات اوزون می باشد او در سال 1943 برای اولین بار در لغتنامه ترکی خود بی حروف آ تا د حدود 4000 ضرب المثل ترکی جای داده است. او بعدها در اثر دیگر خود که به نام تورک آتا سوزله ری در سال 1925 به چاپ رساند حدود 8257 ضرب المثل ترکی را گرد آوری کرده است. عومه ر عاصم آک سوی یکی دیگر از اشخاصی هست که زحمات فروانی در مورد گرد آوری ضرب المثل های ترکی کشیده است. او با گردآوری و تحقیق در مورد انواع ضرب المثل ها در میان ملل و اقوام ترک دنیا قدم بزرگ علمی در این مورد برداشته است. اگر امروزه در دستمان منابع باارزشی از انواع ضرب المثلهای ترکی اقوام و ملل ترک دنیا وجود دارد حاصل زحمات فرهنگستان زبان و ادب ترکی ترکیه می باشد که در طول حیات خویش زحمات فراوانی در جهت خدمت به زبان ترکی و ملل ترک دنیا ارزانی داشته است. فرهنگستان زبان و ادب ترکی ترکیه در اثر گرانبهای خویش که گردآوری لغتنامه تاریخی زبان ترکی می باشد از ضربالمثل های ترکی ملل و اقوام مختلف ترک دنیا بهره جسته است.
در دیگر سو ضرب المثل های عربی بعد از مسلمان شدن ترکان تاثیر فراوانی در ضرب المثل های ترکی و دیگر ملل مسلمان دنیا داشته است. در این مورد اثری به نام امثال و العرب وجود دارد که زبان زد دنیای مسلمان و اسلامیت می باشد. شاعر ترک همدانی به نام کلیمی همدانی در اثری که به نام سانی حاتوال العجن (Sanihatü l-Acen) دارد حدود 154 ضرب المثل عربی را جمع آروی کرده و در بین اشعارش به زبان ترکی ترجمه کرده است، کتاب وی در سال 1304 در استابنول ترجمه و منتشر شده است. بر اساس تحقیقاتی که داشته ایم دیدم که بسیاری از این ضرب المثلها بدون کوچکترین تغییری در شعر شاعران ترک به چشم می خورد و کاربرد داشته است. برای مثال:
کام بخشیهای گردون نیست جز داد و ستد
تا به لب نانی عطا فرمود دنداد را گرفت
Taşlar Yedirdi nân Yerine bir Zaman Felek
Nân Verdi Şimdi âh ki Dendân ekalmadi
Ziya Paşa
------------------
در سنگ دیر کعبه بجزیک شرار نیست.
Manastırın da Kâbenin de Taşındaki Kıvılcım Birbirinden ayrı Değildir.
---------------
خوی دیوانه گرفت آنکه بدیوانه نشست
Delilerle oturuan Delilerin huyunu alır
Dîvanelerin hemdemi dîvane gerektir
Ziya Paşa
---------------
سر زخواب برآورد که روشن شد
Uyan ey dîde-i can Hâb-ı Ğafleten Sabah oldu
Rızâî
Uyan ey Yareli Şir-i jiyan bu Hâb-ı Ğafletten
Namık Kemal
------------
جهت از غیبدانی گرتو خودرا عیبدانی باش
Azizim gel Vücudundan haber ver
Ne hacet Ğaybden ihbar edersin
Arif Hikmet
-----------
هر کرا بینی بشهر هستی خود سرور است
Her Gördüğün kendi Varlığının şehrinin efendisidir
Her kimse kendi âleminin padışahıdır
----------
هر که بیند خسته را گرید شفائی می رسد
Muvafıkdır yine elbet mizaca şive- i hikmet
Tabibin olsa da kizbi marîzin sıhhatin söyler
Rağıp paşa
------------
ضرب المثل های بالایی از اثر سانی حاتوال العجن انتخاب شده است.
ضرب المثل های فارسی راهی برعکس ضرب المثلهای ترکی را طی کرده است. ضرب المثل های فارسی را نمی توان گفت که به اشعار فارسی وارد شده اند بلکه بیشتر از طرف نویسندگان و روشنفکران فارس گلچین شده و در لغتنامه های فارسی گنجانده شده اند فقط در سالهای آتی در لغت نامه های فارسی شروع به ارزش دادن و جمع آوری ضرب المثل ها بر مبنای زبان جامعه فارس جهت دهی شده است. در اثر لغت نامه فارسی – انگلیسی و انگلیسی –فارسی س.هیم با جای دادن به سخنان مردم عوام که با این نام در لغت نامه ذکر شده است سعی در نگرش این بعد ضرب المثلهای فارسی شده است.
از لغت نامه های معروف فرهنگ عمید نیز در آخر کتاب چند صفحه ای به ضرب المثل ها جای داده شده است.
امثال و حکم که توسط علی اکبر دهخدا جمع آوری شده است از اثرات مفید در ضرب المثل های فارسی می باشد. امثال حکم از اشعار فردوسی تا دیگر متن های موجود شروع به گردآوری ضرب المثل های فارسی کرده است که به چهار جلد می رسد. امثال حکم یکی از محصولات جانبی لغت نامه بزرگ دهخدا می باشد. لغت نامه همچون دهخدا تا کنون برای زبان فارسی نگاشته نشده است. ما در نگاشت این اثر زمانی که تحقیق روی امثال و حکم و فرهنگ عمید را شروع و به پایان رساندیم به این نتیجه رسیدیم که "چند صفحه موجود در آخر این کتب از ضرب المثل ها، کنایه ها، اشارت ها، حدیث ها، سخنان بزرگان و ... گرد آوری شده است". در وهله ی بعدی موردی که نظر خواننده را به خود جلب می کند شاید این باشد که بسیاری از این ضربالمثل ها شاید از یک زبان به زبان دیگری ترجمه شده باشند، که برای پاسخگوی به این سوال باید این چنین گفت که، چنین موردی دور از ذهن نبوده و نیست ولی برای پاسخگویی صحیح و به دور از غرض به این سوال باید ردپایی ضرب المثل موجود را در کتب گذشته جستجو کرد تا معلوم شود آیا ضرب المثل سیری تاریخی را پیموده و یا در وهله زمانی مشخصی ظهور گشته است، پاسخگویی به این سوال اساسی خارج از موضوع مقاله مورد نظر می باشد و تحقیق دیگری را می طلبد. ما برای انتخاب ضرب المثلهای جامعه فارس از دوست و همکارم جمشید درخشان بهره جستیم زیرا به خشصی احتیاج داشتیم که جامعه فارس، زبان فارسی، ادبیات فارسی و ... را بشناسد و بتواند ضرب المثل های متقابل ضرب المثلهای ترکی را در فارسی تشخصی دهد.
Ağzından Qaçrmaq
از دهنش در رفتن
Ağzının Suyu Axmaq
آب دهنش راه افتادن
Az ye özünə bir nokər tut
کم بخور نوکر بگیر
Əxfəşin geçisi kimin başını sallamaq
سرش را مثل بز اخفش تکان دادن
Ağzı Süd Qoxumaq
دهنش بوی شیر می دهد
Aanasının Südünən daha həlal
از شیر مادر حلالتر
Alıcı Gözüilə Baxmaq
به چشم خریداری نگاه کردن
Allah Salamat versin!
خدا سلامتی بدهد
Allaha Tapşırdıq
خدا حافظ یا بخدا سپردیم
Qızıl tutusa Tpraq olur
اگر دست به طلا بزند خاک شود
Anan Yaxşı Baban Yaxşı
پدرت خوب مادرت خوب
Anamdan Əmdığı Süd Burnundan Gəldi
شیری که از پستان مادر خورده بودم از دماغم آمد
Arının Yuvasına Ağac soxmaq
چوب توی سوراخ زنبور کردن
Arxadan Vurmaq
از پشت انسان خنجر زدن
Əlinin Papağını Vəliyə, Vəlinin Papağını Əliyə Geydirmək
کلاه علی را سر ولی و کلاه ولی را سر علی گذاردن
Ata Ət, itə Od Vermək
استخوان را جلوی اسب و علف را جلوی سگ انداختن
Atdan Yenib Eşşəyə minmək
از اسب پیاده شدن سوار خر شدن
Od almağa mı gəldin?
مگر آمدی آتش ببری؟
Ayaq Ayaq Üstünə Atmaq
پا روی پا انداختن
Ayağının Altına Qarpız Qabığı Qoymaq
پوست هندوانه زیر پای کسی انداختن
Ayıyı Vurmadan Dərisini Satmaq
خرس را هنوز شکار نکرده پوستش را فروختن
Ağzını Toplamaq
دهنش را جمع کردن
Baş Ağrıtmaq
درد سر دادن
Üstünə bir Bardaq Su içmək
یک لیوان آب رویش سر کشیدن
Başınız Sağ olsin!
سرتان سلامت باشد
Bıçaq Sümüyə Daynamaq
کارد به استخوان رسیدن
Bir Daşla iki Quş Vurmaq
با یک سنگ دو گنجشک زدن
Baş Sağlığı
سر سلامتی
Başına Dövlət Quşu Qonmaq
همای سعادت بر سر کسی نشستن
Bir Ayağı Qəbirdə olmaq
یک پایش لب قبر بودن
Bir dediğini iki etməmək
یکی اش دوتا نمی شود
Bir Dəri bir Sümük olmaq
پوست و استخوان شدن
Bir Köynək daha Yırtmaq
یک پیراهن بیشتر پاره کردن
Bir Qazanda Qaynamaq
در یک دیگ جوشیدن
Bağdaddan təmir etmək
بغدادش را تعمیر کردن
Burnu Qanamadı
خون از دماغش نیاید
Burnu Sürtələmək
دماغش مالیده شدن
Burnundan Düşmüş
مثل اینکه از دماغ (...)افتاده باشد
Bir Pul Etməmək
یک پول سیاه نمی ارزد
Bir Taxtası Əskik
یک تخته اش کم است
Boğazına qədər Borca Girmək
تا گلو به قرض فرو رفتن
Ciyərimin Göşəsı
جگر گوشه
Çaladan Çalaya atdanmaq
از شاخه ای به شاخه ای پریدن
Çanaq Yalayıcı
کاسه لیس
Çənə Vurmaq
چانه زدن
Pox Yemək
گوه خوردن
Boyun Əymək
گردن کج کردن
Boynumuz Qıldan incə
گردن ما از مو نازک تر است
Çıxmaza Girmək
کار به بنبست رسیدن یا در بن بست افتادن
Uşaq Tapmaq
بچه دار شدن
Dağ Ətəyi
دامنه کوه
Damar Damar Üstünə minmək
رگ به رگ شدن
Boynuna Atmaq
بگردن کسی انداختن
Buldandırıq suda Balıq Tutmaq
آب گل آلود می کند که ماهی بگیرد
Burun Şişirək
در دماغ باد افتادن
Başınan Vur çörəyini əlinən al
توی سرش بزن نان را از دستش بگیر
Deyirmanin Suyu Kəsildi
آبها از آسیاب افتادن
Donquzdan bir Qıl Qoparmaq
از خرس موئی کندن غنیمت است
Qaval Çalmaq
طبل زدن یا دهل زدن
Dəm çəkmək
دم کشیدن
Dillərə Dastna(Nağıl) olmaq
ورد زبان شدن
Dili bir Qarış
یک وجب زبان دارد
Düşən Qalxar
افتاد و خیزان
Əcəli Gəlmək
اجلش رسیدن
Əyri Baxmaq
کج نگاه کردن
Çörəyini Daşda Çıxarmaq
نانش را از زیر سنگ دراوردن
Əl Çəkmək
دست کشیدن
əyri oturub doğru danışaq
بیا تا کج نشینیم و راست بگوییم
Əl əldən üstün
دست روی دست بسیار است
Dörd Duvar Arasında Qalmaq
توی یک چهار دیواری ماندن
Dünya Başına Yıxılmaq
دنیا روی سرش خراب شدن
Dünyadan Xəbəri olmamaq
از دنیا بی خبر ماندن
Əldən gəlmək
از دست برآمدن
Əli Açıq
دست و دل باز
Əli Boş
تهی دست
Əli Dar
تنگدست
Dünya Qədər
یک دنیا
Dünyalar onun oldu
مثل اینکه دنیا مال او شد
Dünyaya Gəlmək
بدنیا آمدن
Dünyaya Gətirmək
بدنیا آوردن
Əlini yumaq
از چیزی دست شستن
Almanın yarısı bu , yarısı o
مثل یک سیب و دونیم
Bounu Yoğun
گردن کلفت
Əski Hamam Əski Tas
همان طاس و همان حمام
Əti sənin sümüyü mənim
گوشتش از آن تو استخوانش از آن من
Ətək pisliği
دامنش لکه دار شدن
Hər Qafadan bir səs
از هر سری صدائی
Hər Saqallıyı Baba demək olmaz
هر ریش درای پدر نمی شود
Ev Yandırmaq
خانه خراب کن
Iynə Atsan yerə düşməz
سوزن بیندازی زمین نمی افتد
Iki Ayağını bir Papışa Soxmaq
هر دو پا را در یک کفش کردن
Ipləri əlində olmaq
سرنخ دست کسی دیگر بودن
Işi pişirmək
کاری را پختن
Göbəyi birilə barabar kəsilmiş
مثل اینکه ناف هر دو را با هم بریده اند
Havanda Su dövmək
آب در هاون کوبیدن
It Canlı
جان سگ داشتن
Qan istəmək
خونخواهی کردن
Tanrı Sağ əlis sol ələ mutac etməsin
خدا دست راست را به دست چپ محتاج نکند
Doğru söz acıdır
حرف حق تلخ است
...
ضرب المثل های جمع شده فوق 357 عدد می باشد و لزومی به لیست کردن همه آنها نمی باشد، در اینجا فقط سعی شده تعدادی از انها گردآوری شود.
منبع :
Türkçe ve Farsça AtaSözleri Üzerine
İbrahim Olgun