اومود اورمولو
ارگه نه قون بایرامی (عید نوروز) در میان ملل ترک دنیا از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ، در دنیای ترک با توجه به اعتقادات و باورهای متفاوت ارگه نه قون نسبت به مراسم حاشیه ای که داشته هزاران سال بزرگ داشته شده و برای ملل ترک دارای ارزشهای معنوی، باور-اعتقادی، داستانی – اساطیری (میتولوژی)، بوده است. آن چیزی که ملل ترک دنیا را بر بزرگ داشتن ارگه نه قون به یک جا جمع نموده ریشه در آئین ارگه نه قون، تاریخ، ارزشهای مادی و معنوی، و ... نهفته در ارگه نه قون بوده و می باشد.
در زمانهای گذشته انسان همواره در جستجو داشته های محیطی، تاریخی و محل سکنی گزیدن خود بوده، این جستجو و علت همواره با اعتقادات و باورها و به یک نوعی تقدس بودن همراه بوده است. اجتماعات زمانی که در جنگ بین طبیعت و انسان بود با غلبه و قدرت بی کرات طبیعت انسان مجبوراً سر تعظیم برده و راه آشتی با طبیعیت را برگزیده و در این راه در جستجوی نیروهای مافوق طبیعیت و بهره گیری از این نیروها و حتی جهت دهی به این نیروها بوده اند.
از اولین اجتماعات بشری همواره بر پایه تغییرات ماه و فصول و ... بشر این تغییرات را بزرگ می داشت و آئینهایی مختلفی را بپا می داشته است. انسان ضعیف در مواجه با خطرات عالم طبیعت، نیروهای مافوق طبیعیت و ... از نیرویی شبیه به جادو کمک می طلبید و بعضاً کمک می دید .اجتماعات اولیه از تقلید، اعتراض به انواعی و حتی سحر را همیشه در تقابل طبیعت و انرژیهای آن بهره برده اند. این مراسمات و آئینها در زمانهای مختلفی با دعا و قواعد خاص به خود بوده و برگزار می شده است. جستجوهایی که در جهت شکل دهی به تفکر مدنیت ها بوده است سبب ظهور باورها و اعتقادات شده است.
قدمت این نوع مراسمات را تا قدمت آیئنهای مذهبی می توانیم مشاهد گر باشیم. انسان شکارچی زمانی که شکار خود را با مراسمی تناول می کرده و مراسم آئینی برای از بین بردن سحر و جادوی موجود در تن و محیط خویش بهره می جسته می توا نشانه هایی از همین تقدسات و تفکرات اولیه را مشاهده نمود. انسان شکارچی در مدنیت شکار خود همواره در جستجوی برکت و افزایش روزی خویش به انواع مراسم و آئینه هایی در این رابطه شروع کرده است. در مراسم مذهبی گذشته شادی و هیجان، سحر، و برکت و افزایش روزی در هم تنیده شده است. هدف آئینهای مذهبی از یک سو آزمایش فیزیکی، نرمهای اجتماعات و از دیگر سوی ارتباط برقرار کردن اساس تفکر اجتماعات با دنیای دیگر بوده است.
در مراسم آیئین – مذهبی، معنای طبیعت همراه با توتم پرستی (Totemism) اختلاط شده است. مراسم آئینی جهتهای کشف نشده طبیعت را نشانه می پندارد. در مدنیتهای مختلف تغییر موسم و فصول با مراسم آیئینی مختلفی بزرگ داشته می شود. تا قبل از دوره اسلامیت و مسلمان شدن ملل ترک تغییر فصل زمستان به فصل بهار با عنوان باهار بایرامی (عید بهار) و جان گرفتن دوباره طبیعت بزرگ داشته می شده و در این مراسم مردم به انواع شادیها می پرداخته اند.
بایرامها (اعیاد) با توجه به ارتباط با اجتماعات و خلق ها به شکل یک الگو تغییر شکل داده و در تقویم ها منعکس و منتشر شده است. بایرامها با نیات متعدد و اشکال و رفتار مختلفی در مدنیت ملل به صورت فرم و شکل امروزی نهادینه شد است. با ورود اسلام و تقبل مدنیت اسلام بعضی از اجتماعات توانسته اند اعتقادات و باورها و رسوم و آئینهای گذشته خویش را به اعتقادات جدید وارد سازند. آیئن، شادیها و مراسمی که در گذشته بوده و اجرا می شده است بعدها با ورود به ادیان سماوی خصوصیت جدیدی به خود ظاهر گرفته اند. ترتیب ماهها، فصول و سالها و ارتباط بین اینها سبب ظهور تقویم ها در بین اجتماعات شده است.
در مدنیت تمام مللی که جشن آغاز بهار را بزرگ می دارند، مراسم سال جدید با توج هبه المانهای طرز و شیوه زندگی، جغرافیای محل سکونت، زیربنای اقتصادی، اعتقادات و باورها، زمانهای مناسب، و ... بزرگ داشته می شود. مراسمی که به باورها و اعتقادات وابسته بوده در جغرافیای آسیا و ملل ساکن قبل در این منطقه در شراطی اقلیمی و جغرافیایی مشابه به همی بزرگ داشته شده است. مراسم و آیئنها که بر اساس باورها و اعتقادات دینی پایه ریزی شده اند به صورت یک نیرویی در برابرمان سد علم می کند. باور، میتولوژی، سحر و جادو. میتولوژی و میتولوژها داشته های اجتماعات را در گذشته می بینند.
مدنیت ترکان اویغور و باورهای آنان در مورد ارقه نه قون و یا باهار بایرامی نیز قابل ستایش و تامل می باشد. و حتی در بسیاری از اسناد و منابع بسیار قدیمی دست نوشته چینی از برگزاری آیئنها و مراسماتی هنگام تغییر فصول در بین ترکان اویغور در ترکستان شرقی در کشور چین خبر داده اند. در زبان ترکی اویغوری به اولین روز تبدیل فصول و آمدن و جان گرفتن طبیعیت نه (نو) بهار گفته می شود که در بین ترکان اویغور روزی مقدس می باشد. در بین ترکان اویغور جشن نو بهار یا ارگه نه قون امروزه جشن ملی به شمار می آید و بسیاری از اسناد تاریخی از شروع مراسم و آئینی که امروزه به نام نوروز در بین ملل مختلف آسیا و حتی دنیا بزرگ داشته می شود را مدیون مدنیت ترکان اویغور می دانند.
امپراطوری بزرگ هون توسط باهادیر (بهادر) اوغوز خان در سال 210 و با کشتن پدر خویش تئومن و نشستن بر تخت سلطنت شروع شد. در سال 209 تمام ترکان آنرا به عنوان تانری کوت (خدای مقدس) شناخته و قبول کردند. در سال 209 مراسم تاج گذرای انجام شد. این مراسم در فصل بهار بوقوع پیوست. برای اینکه به خاطر اعتقادات شامانی (Shamanism) این موقع از فصل سال به عنوان تقدسی که در بین شامانیستها داشت مورد قبول ترکان بود. در مراسم تاج گذاری خان اوغوز این مطالب را بیان می کند: عالم و زمین هنگامی که ملت من با نیروی خدای آسمانها و خدای طبیعت و سرسبزی ها بوجود آمد، ملتم باید به شفقت خدای آسمانها دعا کند. برای اینکه ترکانم شاد شوند این روز را برگزیدم تا ایل و ملتم آغاز دوباره را تجربه کنند.
زبان شناس و تاریخ شناس برجسته روس باسکاکوف (Baskakov) در مقاله ها و تحقیقات خود برای شناختن و شناساندن ارگه نه قون (باهار بایرامی)، نوروز در جایی می گوید که تمام مللی که این مراسم را بزرگ می دارند یک قوم اند!. به نظر او این تغییر فصول و جان گرفتن طبیعیت برای اولن بار در بین ملل ترک در ترکستان شرقی با برگزاری مراسمها و تجمعات بزرگ داشته می شد.
در سنگ نوشته ای که در کنار رود یئنی سو (ینی سی)به نام ک یا داشی (Kıya Daşı) معروف هست در مورد مراسم باهار بایرامی سخنان زیر به چشم می خورد:
آقایان هون، شاه نشین های هون، برای ما روز اول بهار روزی مقدس می باشد. از چین و ماچین گرفته تا غرب هندوستان در مناطق ترک نشین این روز را بزرگ داشته و به اشتراک گذاشتند.
گوک ترکان (ترکان آسمانی) در زمان امپراطوری خویش نیز به صورت رسمی در دولت اولین روز بهار را گرامی، بزرگ و تقدس می شماردند. و به خدای آسمان (گوک تانری) شکر گذاری می کردند. ترکان آسمانی برای آوردن فصل و موسم جدید برای خدای آسمان شکر گذاری و دعا می کردند. شبها آتش روش نمی کردند، غزل می خواندند، شادی و آواز خوانی می کردند، می رقصیدند و ... هر کس با توجه به توان مالی که داشت سفره ها حاضر کرده و بین دیگر انسانها به اشتراک می گذاشت. این مراسمات و آئین ها در کوههای تانری، تاریم و سواحل جونقار و در مناطقی که ترکان اویغور زندگی می کردند دیده می شود.
بعد از گوک ترکها (ترکان آسمانی) و ترکان اویغور امپراطوری قاراخانی نیز روز اول بهار با عنوان باهار بایرامی بزرگ داشته شده و بیشتر از پیش مورد استقبال و گسترش قرار گرفت. این مورد را در سخنان عالمان مثل کاشغرلی ماحمود (محمود کاشغری) و یوسف حاس حاجب نیز می توان به خوبی مشاهده کرد.
در بین ملل ترک آداب و رسوم ارگه نه قون (باهار بایرامی) از تنوع زیادی برخوردار می باشد. کاشغارلی ماحمود (محمود کاشغری) در اثر گرانمایه و ارزشمند خود به نام دیوان لغات ترک باهار بایرامی را تغییر فصول، ذوب شدن برفهای کوهها و تشکیل رودخانه ها، فراوانی آب ها، تنوع شکفتن گل ها ، طبیع ت رخت سبز و سبزی بر تن کردن، و فزونی یافتن حیوانات و معانی این چنین زیبایی روز اول بهار را توصیف کرده است. این زیبایهای روز اول بهار در اشعار گرانمایه این عالم ترک بدین صورت منعکس شده است:
Türlüq Çeçek Yarıldı
تورلوق چیچه ک یاریلدی
Barçın Yadhım Kerildi
بارچین یادهیم کیریلدی
Uçmak Yeri Körüldi
اوچماک یئری کورولدو
Tumlug Yana Kelgüsüz
توملوگ یانا که ل گوسوز
معنی ابیات:
در فصل بهار گلهای متنوع و رنگارنگ شکوفه می دهند
به مانند این که ابریشم از قماش شکل گرفت.
جای بهشت مشخص شد
سردی هیچ نخواهد آمد
Kaklar Kamug Kölerdi
کاکلار کاموق کوله ردی
Tağlar Başı İlerdi
تاغلار باشی ایل له ردیر
Ajun Tını Yılırdı
آجون تینی ییل لاردی
Tütü Çeçek Çerkeşür
توتو چیچه ک چه رکه شور
معنی بیتها:
آبها فراوان شد، جاهای پست لبریز آب شد
نوک کوهها قابل روئیت شد
نفس دنیا تازه شد
گل های متنوع شکوفه داده و به صف کشیدند
Kolan Tükel Komıttı
کولان تکه ل کومیتتی
Arkak Sukak Yumuttı
آرکاک سوکاک یوموتتی
Yaylaq Taba Emitti
یایلاق تابو امیتتی
Tizik Turup Segreşür
تیزیک توروپ سه گ ره شور
معنی بیتها:
بهار پوشش، جوشش و آسایش را به دور هم جمع کرد
اینها را برای شروع بهار مرتب ساخت
به صف کشیده و شادیهایشان را منتشر کردند.
Yağmur Yagıp Saçıldı
یاغمور یاقیب ساچیلدی
Türlüg Çeçek Saçuldı
تورلوق چیچه ک ساچیلدی
Yinçü Kabı Açıldı
یینچو کابی آچیلدی
Çından Yapır Yağruşar
چیندان ییپار یاغروشار
معنی ابیات:
دانه های باران شروع به نورافشانی کردند
انواع مختف گل ها شکوفه دادند
شکوفه های داخل مرجانها شروع به شکفتن کردند
با وزیدن نیسم قایقها بوی مشک را سرازیر کردند.
و اشعار فوق العاده قدیمی و گرانبهای دیگری در همین رابطه که در ابیات گرانبهای ماحمود کاشغری موجود می باشد.
اکنون چند بیت از یوسف حاس حاجب در اثر گرانبهای خویش به نام قوتادوگ بیلیگ برای نمونه ذکر می شود
کوریمیش ییغاچلار توناندی یاشیل
به زه ند ییپون آل ساریق کوک کیزیل
معنی:
درختان خشک شده لباس سبز پوشیدند
طبیعیت و آسمان رنگهای زرد و قرمز خویش را ساکت ساختند
یاغیز ییر یاشیل تورکو یوزکه بادی
هیتای آرکیشی یادتی تاوقاچ ائدی
معنی:
بر روی زمین سیاه فرشی از ابریشم گسترده شد
چین فریاد می زند و کاروان نیز بر روی این سطوح قماش چینی گسترده ساخت!
در ازمنه قدیم ترکان مراسم اولین روز بهار (باهار بایرامی، ارگه نه قون) را به این صورت که اقوام به دیدار هم و بزرگان قوم رفته و زیارت می کردند. بعد از مراسم دیدن بزرگان شبها دور هم جمع شده و مومی که در دست چپ می سوخت و در دست راست با موم علامت بوزقورد سعی می شد که سایه این علامت بر روی دیوار بیافتد. این بازی اگر چه به صورت بازی و مراسمی بوده ولی در عین حال به صورت یک رسم و باور بروز کرده بود. این بازی و مراسم تا چند سال پیش در مرکز تورکستان شرقی در شهر اورموچی و شهرهای اطراف بازی شده و بزرگ داشته می شد. این مراسم را به نوعی شامانیم نیز می توان نام برد!
ترکان اویغور باهار بایرامی را به معنای روز عید، شادی، خنده و تفریح و ...می دانند. با توجه به اسنادی و منابعی که از ملل ترک گذشته مثل هون ها وجود دارد در بین ملل ترک انواع و اقسام مراسم، عیدها و به قولی فستیوالها مرسوم بوده است. در کنار آبها و سواحل، در کوهها، جنگل ها، و ... این مراسمات و رسم و روسومها بجا آورده می شد. این تنوع رسم و رسوم از گذشته تا کنون یکی از علل به امروز رسیدن انواع و اقسام جشن های کهن در میان ملل ترک دنیا بوده است. شروع شدن این افکار بیشتر از روزه امپراطوری هون و هونها بوده و با به قدرت رسیدن گوک ترکها (ترکان آسمانی) و روندی ملت شوندگی که این آداب و رسوم در آنزمان بازی کرده جز خصوصیات این مراسمات بوده و شدت گرفته است.
در میان ملل ترک خصوصیات همراه با مراسم و آئین باهار بایرامی در پیرامون نوع بزرگداشت، باور ها و اعتقادات، ادبیتا، تئاتر، فلسفه، صنایع دستی، سمبول ها، مدنیت غذاها، طبابت، فال گیری، نقاشی، مینیاتور، موزیک، بازیها ، ورزش ، روند سیاسی، رنگها، میتولوژی، و موضوعات اینچنین می توان مشاهده کرد.
در ترکستان شرقی در میان ترکان اویغور روز اول بهار به عنوان وداع از فصل سرما و شروع جان گرفتم طبیعت و شکرگذاری از نعمات خداوند و خواست برکت و روزی بوده است. در زمینه بارو و اعتقاد دینی در مورد باهار بایرامی این اساس در اعتقادات ترکان اویغور دارای ریشه بسیاری قوی می باشد. در این مورد سخنان محقق احمد ضیائی بسیار مفید می باشد: در کوه طلا در شهر اورومچی، در ساقه به مانند طلا بوته گندم نیز این باور مشهود می باشد. کوه طلا در مرکز شهر اورومچی قرار گرفته است در گذشته این محل مرکز بودیئزم ترکان اویغور بوده است. در گشذته و امروزه مراکز بودئیسم زیاد همراه با میادین آتش در اقصی نقاط این شهر قابل مشاهده و یافت می باشد. مسلمان شدن ترکان اویغور زیاد قدمتی ندارد و در حدود 130-150 سال می باشد. به احتمال زیاد ترکان اویغور از آخرین گروه ترکان مسلمان شده می باشند. با توجه به تحقیقات انجام شده در شهر اورومچی ترکستان شرقی در چین در اکثر قبرها و سنگ مزارها نشانه های باور شامانیزم و کمتر موردی با نشانه های اسلامیت مشاهده می شود.
بعضی از بازیهایی که در مراسم باهار بایرامی در ترکستان شرقی بازی می شوند عبارتند از: لئی له ک (اوچورتما)، ایله ن گوچ، ایپ آتلاما، اوردیکاما (یک نوع بازی با توپ)، بوره کوی (گرگ و میش)، ته پمه – ته ل په ک، گوز باغلاش (گوره به)، موکوشمه ک، کوکله ش – کوکله (نوعی بازی پریدنی)، دورام دورامچیلیک(بازی تقلید)، کوقلاشماک (قوالاما)، تارتیشماک (چه کیشمه اویونو)، دوم دوم – دوم (ته که رله مه اویونو)، لاچین گه لدی (شاهین گه لدی اویونو)، و در کنار همه این بازیهای بازیهای که با اسب و مهارت اسب دوانی همراه بوده جز رسوم بازی باهرا بایرامی ترکان اویغور می باشند.
یکی دیگر از رسوم ترکان اویغور مبارزه حیواناتی مثل خروس، شتر، گوورچین، قوچ و ... می باشد.
یکی دیگر از عرفها و عادات ترکان اویغور زمانی که مردم اویغور به پیشواز باهار بایرامی می روند این پیشواز همراه با خواندن شعری (باهار بایرامی قوشاغی) در وصف این بایرام (عید) می باشد. شعر فوق بدین مضمون می باشد:
به زبان ترکی اویغوری قدیم:
Davarlar Yugalok!
Yirt Kişler Kartayok!
Yyegiden Balalar Tudi, Tudi.
Bizinğ Yul Elde
Acep Diggizge Elde Yırak mı?
Ağaçlar Yeşerdi,
Kuzular Tudi,
Çeçekler Açti
Hazır Yaz Kildi,
Bikün Biznig Beyram Künü
Nevruzga Barırga Telim
Çünki Anda Çeçekle İsli
Yeller Yahşi İsli,
Tavlardan, Çeyirlerden Ballar Aga,
Sini Yirakdan Kürgenler,
Üldig Kibi Üylarlar,
Nige Ayag Astında Yatıb Turasığ,
Turmak için Törükler mi Kütesiğ,
Ullarığ, Kızlarığ Tutkun Olduğ,
Bikün Beyram,
Lâkin Bizniğ İçin
Kaygı Künüdür.
Mutiyi: 1983-1984B
ترجمه به زبان فارسی:
گوسفندان گم شدند!
مردان بزرگ اند!
دوباره کودکان زاده شدند و زاده خواهند شد.
قدرت و نیروی به اتما منرسید.
آیا دریا در فاصله زیادی قرار دارد؟
درختان مسن شدند.
گوسفندان زاده شدند.
گل ها شکوفه دادند.
اکنون بهار آمد
امروز روز بایرام (عید) ما می باشد.
می خواهم به بایرام بپیوندم
برای اینکه در آنجا گلها بوی زیبا می دهند.
بادها زیبا می وزند.
از کوهها و دامنه ها عسل ها سرازیر شده اند.
آن کسی که تو را از دور می بیند.
مرده می پندارند.
برای چه در جلوی در خوابیده و منتظرید.
آیا برای بیدار و بلند شدن منتظر ترکان اید؟
دخترانم، پسرانم اسیر شدند.
امروز بایرام (عید) است.
لکن برای ما
روز ماتم می باشد.
نمونه مشابه شعری که در شهرهای خوی، مرند و بسیاری دیگر از شهرهای آزربایجان و مناطق ترک نشین زمزمه می شود:
گه لیر نوروز بایرامی
آچیلار گول له ر هامی.
ساخلا گه لین آنامی
آنامی هم آتامی.
نوروز گه لیر، یاز گه لیر
نه غمه گه لیر، ساز گه لیر
باغچالاردا گول اولسون!
گول اوسته بولبول اولسون!
نوروز، نوروز خوش گه لدین
خوش گه لدین، بوش گه لدین
بوش گه لدین، دولو گه لدین
بول گه لدین، سولو گه لدین
معنی ابیات:
عید نوروز می آید
گلها شکفته می شوند
ای تازه عروس مواظب مادرم باش.
مواظب مادرم و پدرم.
نوروز می آید، یهار می آید
نغمه می آید و ساز می آید
در باغچه ها گلها برویند
در روی گل بولبولها بنشینند
ای نوروز خوش آمدی
خو ش آمدی و دست خالی آمدی
دست خالی آمدی ولی آبدار و همراه با برکت آمدی
در هنگام مراسم باهار بایرامی در آزربایجان شخصی به نام ته که مچی که ندا دهنده آغاز بهار و بایرام می باشد می آید و با رقصاندن ته که م (عروسک قوچ چوبی) مردم موشتولوق می دهند.
نمونه ای از اشعاری که ته که م چی می خواند:
ته که م گه لدی، قیشین عومرو قوتاردی،
چوبان توتدو اونو داغدا اوتاردی.
گه لیر بایرام، دالیسینجا یاز گه له جه ک
سیزین بئ تازا بایرامینیز موباره ک
ته که مین ده که ند وار،
اویناتماغا فه ندی وار ...
هر قاپیدا اویناسا.
بیر نه لبه کی قه ندی وار.
ت کهم گئتدی مئشگینه
وعده وئردی بئش گونه.
گه لمه دی اون بئش گونه
ته که می اولدوردوله ر
آتدیلار خان کوشگونه.
در اکثر منابع که اینجانب به سبب نوشتن مقاله فوق از طریق اینترنت بررسی کردم در ملل ترک دنیا از ازمنه قدیم تا کنون روز اول بهار به نامهای مختلفی از جمله باهار بایرامی، ارگه نه قون، بایرام، نِوروز، یئنی گون ، ناوروز، قورتولوش گونو، اولوس گونو (قرقیز)، در ترکان قاراچای – مالکار به نامهایی از قبیل گوللو (Gollu)، قوتان (Gutan) - سابان توی(Saban Toy) – تئگری توی (Tegri Toy) ، حایدار (Haydar) و ... نامیده شده و بکار رفته است. به سبب بعضی منابع قدمت این بایرام تاریخی به 5000 سال نیز می رسد. از نظر زبانشناسی کلمه اول ناو یا نو یا نِو به معنای تازه و جدید بوده و در اکثر زبانهای دنیا به اشکال مختلف وارد شده است. از زبان ترکی گرفته تا زبانهای اروپایی و زبانهای خانواده ایرانیک. در زبان روسی نوُوی (Novi) ، در آلمانی نویه (Noye)، شکل لاتینی نوه(Noe)، یونانی نئوس(Neos) و ...بکار برده می شود.
ارگه نه قون نیز از دو ترکیب ارگه نه به معنای کمر کوه و قون نیز به معانی آبشار، جای برای نشستن و ...بکار رفته است. ناگفته نماند ترم دیگری با این مضمون وجود دارد که ارگه (صورت قدیمی ارکه ن که امروز در زبان ها و لهجه های ترکی کاربرد دارد)+ قون (گون) به معنای روز جدید می باشد.در کتاب تورکیه تورکجه سینده تورکجه سوزجوک له رین کوکه ن بیلگیسی سوزلو ارگه نه کون به معنی نام محلی که در افسانه ها آمده است آمده است.(ارگه نه = کمر کوه + کون= زود رد شو). متاسفانه به دلیل نبود منابع مختلف در دست راقم این سطور فقط چندین مورد از نامهای این بایرام را توانسته ام جمع آوری کنم.
در ملل ترک آسیا باهار بایرامی در 4 روز متوالی بزرگ داشته می شود. در روز اول اوجاقهای بزرگی حاضر کرده و گوشت می پزند. در جایی که به نام بایرام یئری (مکان عید) مشخص می شود همه فامیل و اقوام دور هم جمع شده و دید و بازدید می کنند. در روز دوم حیوانهایی که از قبل برای سربریدن آماده شده اند را سربریده و بعد از پخت غذا ضیافتی شروع می شود. چادرهایی از جنس کئچه برافراشته می شود. این چادر برای مسافرانی که از دور می آیند آماده می شود. در روز سوم زمانی که مسافران از راه دور رسیدند همراه با گردش، غذاهای متنوع اکرام می شود. در روز چهارم زمانی که خورشید طلوع کرد به ورزشهایی از قبیل اسب دوانی، گوره ش (کشتی) و ...شروع می کنند. همراه با این فعالیتها خواننده ها موسیقی اجرا کرده و ترانه می خوانند و مسابقه ای نیز اجرا می شود. در آخر نیز مراسم دعا و شکر گذاری از نعمات برپا می شود.
باهار بایرامی از نظر علوم اعتقادی و باورهای مختلف با افسانه ها و روایات گوناگونی که در زیر چند مورد از آنها بیان می شود در اکثر دینها به چشم می خورد:
روز که خداوند انسان و حوا را آفرید.
بعد از اینکه حضرت آدم و حوا از جنت گریزان شدند، دیدارشان در روز عرفه
روزی که حضرت نوح از کشتی نجات خویش به زمین قدم گذاشت.
روزی که حضرت یوسف به چان انداخته شد.
روزی که حضرت موسی از مصر بیرون رانده شد.
روزی که حضرت یونس بعد از ماجرای خوردن شدن توسط ماهی بزرگ به خارج از دهن ماهی و دریا قدم گذاشت.
در مذاهب علوی – بکتاش
روز تولد حضرت علی
روز ازدواج حضرت علی و فاطمه
روزی که حضرت علی از طرف پیامبر به خلافت برگزیده شد.
در روز 21 مارس مدت شب و روز یکسان می شود. روزی که منطقه ای شامل ملل آسیا تا ترکان بالکان و دیگر نقاط دنیا به سبب جان دوباره گرفتن طبیعت و همراه با آئین چند هزار ساله که امروزه به سبب تغیرات و تحولات جوامع امروز به انواع مختلف بزرگ داشته می شود هدیه ترکان اویغور به مدنیت بشریت می باشد. رواست که ملل ترک این مراسم را با نامی که در یکی از زبانها و لهجه های ترکی آمده است بنامند، چون نامیدن چنین مراسمی با یک کلمه بیگانه تاریخ و هویت این مراسم را زیر سوال می برد.
مراسمی که امروزه در ملل ترک و دیگر ملل منطقه و دنیا به نام نوروز مشهور می باشد در طی روندی چند هزار سال به شکل امروزی مبدل شده است و هر یک از ملل ترک و ملل غیر ترک با توجه به باورها و اعتقادات، روش زندگی ، سیاست، نوع جغرافیا، محل زندگی ، و ... این مراسم کهن را بزرگ داشته اند.
منابع استفاده شده در نوشتن مقاله:
نوروز در بین ترکان اویغور، نوشته علیمجان ضیائی – محقق دانشگاه قاضی ترکیه و استاد زبان شناسی ترکی:
http://www.acikarsiv.gazi.edu.tr/dosya/UYGURTURKLERINDENEVRUZ.pdf
نوروز در مدنیت ملل ترک:
http://turkoloji.cu.edu.tr/.../erman_artun_turk_halk_kulturunde_nevruz.pdf
http://turkoloji.cu.edu.tr/HALKBILIM/bascetincelik_nevruz.pdf
مقاله چنگیز قیرقز با عنوان یئنی گون ارگه نه قون
مقاله ارگه نه قون در مدنیت ترکان نوشته آیشه باشچه تین چه لیک
ارتباط ارگه نه قون – قربان نوشته شده توسط صلاح الدین به ککی
تورک خلق ادبیاتی نویسنده علیرضا صرافی
ارگه نه قون بایرامی (عید نوروز) در میان ملل ترک دنیا از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ، در دنیای ترک با توجه به اعتقادات و باورهای متفاوت ارگه نه قون نسبت به مراسم حاشیه ای که داشته هزاران سال بزرگ داشته شده و برای ملل ترک دارای ارزشهای معنوی، باور-اعتقادی، داستانی – اساطیری (میتولوژی)، بوده است. آن چیزی که ملل ترک دنیا را بر بزرگ داشتن ارگه نه قون به یک جا جمع نموده ریشه در آئین ارگه نه قون، تاریخ، ارزشهای مادی و معنوی، و ... نهفته در ارگه نه قون بوده و می باشد.
در زمانهای گذشته انسان همواره در جستجو داشته های محیطی، تاریخی و محل سکنی گزیدن خود بوده، این جستجو و علت همواره با اعتقادات و باورها و به یک نوعی تقدس بودن همراه بوده است. اجتماعات زمانی که در جنگ بین طبیعت و انسان بود با غلبه و قدرت بی کرات طبیعت انسان مجبوراً سر تعظیم برده و راه آشتی با طبیعیت را برگزیده و در این راه در جستجوی نیروهای مافوق طبیعیت و بهره گیری از این نیروها و حتی جهت دهی به این نیروها بوده اند.
از اولین اجتماعات بشری همواره بر پایه تغییرات ماه و فصول و ... بشر این تغییرات را بزرگ می داشت و آئینهایی مختلفی را بپا می داشته است. انسان ضعیف در مواجه با خطرات عالم طبیعت، نیروهای مافوق طبیعیت و ... از نیرویی شبیه به جادو کمک می طلبید و بعضاً کمک می دید .اجتماعات اولیه از تقلید، اعتراض به انواعی و حتی سحر را همیشه در تقابل طبیعت و انرژیهای آن بهره برده اند. این مراسمات و آئینها در زمانهای مختلفی با دعا و قواعد خاص به خود بوده و برگزار می شده است. جستجوهایی که در جهت شکل دهی به تفکر مدنیت ها بوده است سبب ظهور باورها و اعتقادات شده است.
قدمت این نوع مراسمات را تا قدمت آیئنهای مذهبی می توانیم مشاهد گر باشیم. انسان شکارچی زمانی که شکار خود را با مراسمی تناول می کرده و مراسم آئینی برای از بین بردن سحر و جادوی موجود در تن و محیط خویش بهره می جسته می توا نشانه هایی از همین تقدسات و تفکرات اولیه را مشاهده نمود. انسان شکارچی در مدنیت شکار خود همواره در جستجوی برکت و افزایش روزی خویش به انواع مراسم و آئینه هایی در این رابطه شروع کرده است. در مراسم مذهبی گذشته شادی و هیجان، سحر، و برکت و افزایش روزی در هم تنیده شده است. هدف آئینهای مذهبی از یک سو آزمایش فیزیکی، نرمهای اجتماعات و از دیگر سوی ارتباط برقرار کردن اساس تفکر اجتماعات با دنیای دیگر بوده است.
در مراسم آیئین – مذهبی، معنای طبیعت همراه با توتم پرستی (Totemism) اختلاط شده است. مراسم آئینی جهتهای کشف نشده طبیعت را نشانه می پندارد. در مدنیتهای مختلف تغییر موسم و فصول با مراسم آیئینی مختلفی بزرگ داشته می شود. تا قبل از دوره اسلامیت و مسلمان شدن ملل ترک تغییر فصل زمستان به فصل بهار با عنوان باهار بایرامی (عید بهار) و جان گرفتن دوباره طبیعت بزرگ داشته می شده و در این مراسم مردم به انواع شادیها می پرداخته اند.
بایرامها (اعیاد) با توجه به ارتباط با اجتماعات و خلق ها به شکل یک الگو تغییر شکل داده و در تقویم ها منعکس و منتشر شده است. بایرامها با نیات متعدد و اشکال و رفتار مختلفی در مدنیت ملل به صورت فرم و شکل امروزی نهادینه شد است. با ورود اسلام و تقبل مدنیت اسلام بعضی از اجتماعات توانسته اند اعتقادات و باورها و رسوم و آئینهای گذشته خویش را به اعتقادات جدید وارد سازند. آیئن، شادیها و مراسمی که در گذشته بوده و اجرا می شده است بعدها با ورود به ادیان سماوی خصوصیت جدیدی به خود ظاهر گرفته اند. ترتیب ماهها، فصول و سالها و ارتباط بین اینها سبب ظهور تقویم ها در بین اجتماعات شده است.
در مدنیت تمام مللی که جشن آغاز بهار را بزرگ می دارند، مراسم سال جدید با توج هبه المانهای طرز و شیوه زندگی، جغرافیای محل سکونت، زیربنای اقتصادی، اعتقادات و باورها، زمانهای مناسب، و ... بزرگ داشته می شود. مراسمی که به باورها و اعتقادات وابسته بوده در جغرافیای آسیا و ملل ساکن قبل در این منطقه در شراطی اقلیمی و جغرافیایی مشابه به همی بزرگ داشته شده است. مراسم و آیئنها که بر اساس باورها و اعتقادات دینی پایه ریزی شده اند به صورت یک نیرویی در برابرمان سد علم می کند. باور، میتولوژی، سحر و جادو. میتولوژی و میتولوژها داشته های اجتماعات را در گذشته می بینند.
مدنیت ترکان اویغور و باورهای آنان در مورد ارقه نه قون و یا باهار بایرامی نیز قابل ستایش و تامل می باشد. و حتی در بسیاری از اسناد و منابع بسیار قدیمی دست نوشته چینی از برگزاری آیئنها و مراسماتی هنگام تغییر فصول در بین ترکان اویغور در ترکستان شرقی در کشور چین خبر داده اند. در زبان ترکی اویغوری به اولین روز تبدیل فصول و آمدن و جان گرفتن طبیعیت نه (نو) بهار گفته می شود که در بین ترکان اویغور روزی مقدس می باشد. در بین ترکان اویغور جشن نو بهار یا ارگه نه قون امروزه جشن ملی به شمار می آید و بسیاری از اسناد تاریخی از شروع مراسم و آئینی که امروزه به نام نوروز در بین ملل مختلف آسیا و حتی دنیا بزرگ داشته می شود را مدیون مدنیت ترکان اویغور می دانند.
امپراطوری بزرگ هون توسط باهادیر (بهادر) اوغوز خان در سال 210 و با کشتن پدر خویش تئومن و نشستن بر تخت سلطنت شروع شد. در سال 209 تمام ترکان آنرا به عنوان تانری کوت (خدای مقدس) شناخته و قبول کردند. در سال 209 مراسم تاج گذرای انجام شد. این مراسم در فصل بهار بوقوع پیوست. برای اینکه به خاطر اعتقادات شامانی (Shamanism) این موقع از فصل سال به عنوان تقدسی که در بین شامانیستها داشت مورد قبول ترکان بود. در مراسم تاج گذاری خان اوغوز این مطالب را بیان می کند: عالم و زمین هنگامی که ملت من با نیروی خدای آسمانها و خدای طبیعت و سرسبزی ها بوجود آمد، ملتم باید به شفقت خدای آسمانها دعا کند. برای اینکه ترکانم شاد شوند این روز را برگزیدم تا ایل و ملتم آغاز دوباره را تجربه کنند.
زبان شناس و تاریخ شناس برجسته روس باسکاکوف (Baskakov) در مقاله ها و تحقیقات خود برای شناختن و شناساندن ارگه نه قون (باهار بایرامی)، نوروز در جایی می گوید که تمام مللی که این مراسم را بزرگ می دارند یک قوم اند!. به نظر او این تغییر فصول و جان گرفتن طبیعیت برای اولن بار در بین ملل ترک در ترکستان شرقی با برگزاری مراسمها و تجمعات بزرگ داشته می شد.
در سنگ نوشته ای که در کنار رود یئنی سو (ینی سی)به نام ک یا داشی (Kıya Daşı) معروف هست در مورد مراسم باهار بایرامی سخنان زیر به چشم می خورد:
آقایان هون، شاه نشین های هون، برای ما روز اول بهار روزی مقدس می باشد. از چین و ماچین گرفته تا غرب هندوستان در مناطق ترک نشین این روز را بزرگ داشته و به اشتراک گذاشتند.
گوک ترکان (ترکان آسمانی) در زمان امپراطوری خویش نیز به صورت رسمی در دولت اولین روز بهار را گرامی، بزرگ و تقدس می شماردند. و به خدای آسمان (گوک تانری) شکر گذاری می کردند. ترکان آسمانی برای آوردن فصل و موسم جدید برای خدای آسمان شکر گذاری و دعا می کردند. شبها آتش روش نمی کردند، غزل می خواندند، شادی و آواز خوانی می کردند، می رقصیدند و ... هر کس با توجه به توان مالی که داشت سفره ها حاضر کرده و بین دیگر انسانها به اشتراک می گذاشت. این مراسمات و آئین ها در کوههای تانری، تاریم و سواحل جونقار و در مناطقی که ترکان اویغور زندگی می کردند دیده می شود.
بعد از گوک ترکها (ترکان آسمانی) و ترکان اویغور امپراطوری قاراخانی نیز روز اول بهار با عنوان باهار بایرامی بزرگ داشته شده و بیشتر از پیش مورد استقبال و گسترش قرار گرفت. این مورد را در سخنان عالمان مثل کاشغرلی ماحمود (محمود کاشغری) و یوسف حاس حاجب نیز می توان به خوبی مشاهده کرد.
در بین ملل ترک آداب و رسوم ارگه نه قون (باهار بایرامی) از تنوع زیادی برخوردار می باشد. کاشغارلی ماحمود (محمود کاشغری) در اثر گرانمایه و ارزشمند خود به نام دیوان لغات ترک باهار بایرامی را تغییر فصول، ذوب شدن برفهای کوهها و تشکیل رودخانه ها، فراوانی آب ها، تنوع شکفتن گل ها ، طبیع ت رخت سبز و سبزی بر تن کردن، و فزونی یافتن حیوانات و معانی این چنین زیبایی روز اول بهار را توصیف کرده است. این زیبایهای روز اول بهار در اشعار گرانمایه این عالم ترک بدین صورت منعکس شده است:
Türlüq Çeçek Yarıldı
تورلوق چیچه ک یاریلدی
Barçın Yadhım Kerildi
بارچین یادهیم کیریلدی
Uçmak Yeri Körüldi
اوچماک یئری کورولدو
Tumlug Yana Kelgüsüz
توملوگ یانا که ل گوسوز
معنی ابیات:
در فصل بهار گلهای متنوع و رنگارنگ شکوفه می دهند
به مانند این که ابریشم از قماش شکل گرفت.
جای بهشت مشخص شد
سردی هیچ نخواهد آمد
Kaklar Kamug Kölerdi
کاکلار کاموق کوله ردی
Tağlar Başı İlerdi
تاغلار باشی ایل له ردیر
Ajun Tını Yılırdı
آجون تینی ییل لاردی
Tütü Çeçek Çerkeşür
توتو چیچه ک چه رکه شور
معنی بیتها:
آبها فراوان شد، جاهای پست لبریز آب شد
نوک کوهها قابل روئیت شد
نفس دنیا تازه شد
گل های متنوع شکوفه داده و به صف کشیدند
Kolan Tükel Komıttı
کولان تکه ل کومیتتی
Arkak Sukak Yumuttı
آرکاک سوکاک یوموتتی
Yaylaq Taba Emitti
یایلاق تابو امیتتی
Tizik Turup Segreşür
تیزیک توروپ سه گ ره شور
معنی بیتها:
بهار پوشش، جوشش و آسایش را به دور هم جمع کرد
اینها را برای شروع بهار مرتب ساخت
به صف کشیده و شادیهایشان را منتشر کردند.
Yağmur Yagıp Saçıldı
یاغمور یاقیب ساچیلدی
Türlüg Çeçek Saçuldı
تورلوق چیچه ک ساچیلدی
Yinçü Kabı Açıldı
یینچو کابی آچیلدی
Çından Yapır Yağruşar
چیندان ییپار یاغروشار
معنی ابیات:
دانه های باران شروع به نورافشانی کردند
انواع مختف گل ها شکوفه دادند
شکوفه های داخل مرجانها شروع به شکفتن کردند
با وزیدن نیسم قایقها بوی مشک را سرازیر کردند.
و اشعار فوق العاده قدیمی و گرانبهای دیگری در همین رابطه که در ابیات گرانبهای ماحمود کاشغری موجود می باشد.
اکنون چند بیت از یوسف حاس حاجب در اثر گرانبهای خویش به نام قوتادوگ بیلیگ برای نمونه ذکر می شود
کوریمیش ییغاچلار توناندی یاشیل
به زه ند ییپون آل ساریق کوک کیزیل
معنی:
درختان خشک شده لباس سبز پوشیدند
طبیعیت و آسمان رنگهای زرد و قرمز خویش را ساکت ساختند
یاغیز ییر یاشیل تورکو یوزکه بادی
هیتای آرکیشی یادتی تاوقاچ ائدی
معنی:
بر روی زمین سیاه فرشی از ابریشم گسترده شد
چین فریاد می زند و کاروان نیز بر روی این سطوح قماش چینی گسترده ساخت!
در ازمنه قدیم ترکان مراسم اولین روز بهار (باهار بایرامی، ارگه نه قون) را به این صورت که اقوام به دیدار هم و بزرگان قوم رفته و زیارت می کردند. بعد از مراسم دیدن بزرگان شبها دور هم جمع شده و مومی که در دست چپ می سوخت و در دست راست با موم علامت بوزقورد سعی می شد که سایه این علامت بر روی دیوار بیافتد. این بازی اگر چه به صورت بازی و مراسمی بوده ولی در عین حال به صورت یک رسم و باور بروز کرده بود. این بازی و مراسم تا چند سال پیش در مرکز تورکستان شرقی در شهر اورموچی و شهرهای اطراف بازی شده و بزرگ داشته می شد. این مراسم را به نوعی شامانیم نیز می توان نام برد!
ترکان اویغور باهار بایرامی را به معنای روز عید، شادی، خنده و تفریح و ...می دانند. با توجه به اسنادی و منابعی که از ملل ترک گذشته مثل هون ها وجود دارد در بین ملل ترک انواع و اقسام مراسم، عیدها و به قولی فستیوالها مرسوم بوده است. در کنار آبها و سواحل، در کوهها، جنگل ها، و ... این مراسمات و رسم و روسومها بجا آورده می شد. این تنوع رسم و رسوم از گذشته تا کنون یکی از علل به امروز رسیدن انواع و اقسام جشن های کهن در میان ملل ترک دنیا بوده است. شروع شدن این افکار بیشتر از روزه امپراطوری هون و هونها بوده و با به قدرت رسیدن گوک ترکها (ترکان آسمانی) و روندی ملت شوندگی که این آداب و رسوم در آنزمان بازی کرده جز خصوصیات این مراسمات بوده و شدت گرفته است.
در میان ملل ترک خصوصیات همراه با مراسم و آئین باهار بایرامی در پیرامون نوع بزرگداشت، باور ها و اعتقادات، ادبیتا، تئاتر، فلسفه، صنایع دستی، سمبول ها، مدنیت غذاها، طبابت، فال گیری، نقاشی، مینیاتور، موزیک، بازیها ، ورزش ، روند سیاسی، رنگها، میتولوژی، و موضوعات اینچنین می توان مشاهده کرد.
در ترکستان شرقی در میان ترکان اویغور روز اول بهار به عنوان وداع از فصل سرما و شروع جان گرفتم طبیعت و شکرگذاری از نعمات خداوند و خواست برکت و روزی بوده است. در زمینه بارو و اعتقاد دینی در مورد باهار بایرامی این اساس در اعتقادات ترکان اویغور دارای ریشه بسیاری قوی می باشد. در این مورد سخنان محقق احمد ضیائی بسیار مفید می باشد: در کوه طلا در شهر اورومچی، در ساقه به مانند طلا بوته گندم نیز این باور مشهود می باشد. کوه طلا در مرکز شهر اورومچی قرار گرفته است در گذشته این محل مرکز بودیئزم ترکان اویغور بوده است. در گشذته و امروزه مراکز بودئیسم زیاد همراه با میادین آتش در اقصی نقاط این شهر قابل مشاهده و یافت می باشد. مسلمان شدن ترکان اویغور زیاد قدمتی ندارد و در حدود 130-150 سال می باشد. به احتمال زیاد ترکان اویغور از آخرین گروه ترکان مسلمان شده می باشند. با توجه به تحقیقات انجام شده در شهر اورومچی ترکستان شرقی در چین در اکثر قبرها و سنگ مزارها نشانه های باور شامانیزم و کمتر موردی با نشانه های اسلامیت مشاهده می شود.
بعضی از بازیهایی که در مراسم باهار بایرامی در ترکستان شرقی بازی می شوند عبارتند از: لئی له ک (اوچورتما)، ایله ن گوچ، ایپ آتلاما، اوردیکاما (یک نوع بازی با توپ)، بوره کوی (گرگ و میش)، ته پمه – ته ل په ک، گوز باغلاش (گوره به)، موکوشمه ک، کوکله ش – کوکله (نوعی بازی پریدنی)، دورام دورامچیلیک(بازی تقلید)، کوقلاشماک (قوالاما)، تارتیشماک (چه کیشمه اویونو)، دوم دوم – دوم (ته که رله مه اویونو)، لاچین گه لدی (شاهین گه لدی اویونو)، و در کنار همه این بازیهای بازیهای که با اسب و مهارت اسب دوانی همراه بوده جز رسوم بازی باهرا بایرامی ترکان اویغور می باشند.
یکی دیگر از رسوم ترکان اویغور مبارزه حیواناتی مثل خروس، شتر، گوورچین، قوچ و ... می باشد.
یکی دیگر از عرفها و عادات ترکان اویغور زمانی که مردم اویغور به پیشواز باهار بایرامی می روند این پیشواز همراه با خواندن شعری (باهار بایرامی قوشاغی) در وصف این بایرام (عید) می باشد. شعر فوق بدین مضمون می باشد:
به زبان ترکی اویغوری قدیم:
Davarlar Yugalok!
Yirt Kişler Kartayok!
Yyegiden Balalar Tudi, Tudi.
Bizinğ Yul Elde
Acep Diggizge Elde Yırak mı?
Ağaçlar Yeşerdi,
Kuzular Tudi,
Çeçekler Açti
Hazır Yaz Kildi,
Bikün Biznig Beyram Künü
Nevruzga Barırga Telim
Çünki Anda Çeçekle İsli
Yeller Yahşi İsli,
Tavlardan, Çeyirlerden Ballar Aga,
Sini Yirakdan Kürgenler,
Üldig Kibi Üylarlar,
Nige Ayag Astında Yatıb Turasığ,
Turmak için Törükler mi Kütesiğ,
Ullarığ, Kızlarığ Tutkun Olduğ,
Bikün Beyram,
Lâkin Bizniğ İçin
Kaygı Künüdür.
Mutiyi: 1983-1984B
ترجمه به زبان فارسی:
گوسفندان گم شدند!
مردان بزرگ اند!
دوباره کودکان زاده شدند و زاده خواهند شد.
قدرت و نیروی به اتما منرسید.
آیا دریا در فاصله زیادی قرار دارد؟
درختان مسن شدند.
گوسفندان زاده شدند.
گل ها شکوفه دادند.
اکنون بهار آمد
امروز روز بایرام (عید) ما می باشد.
می خواهم به بایرام بپیوندم
برای اینکه در آنجا گلها بوی زیبا می دهند.
بادها زیبا می وزند.
از کوهها و دامنه ها عسل ها سرازیر شده اند.
آن کسی که تو را از دور می بیند.
مرده می پندارند.
برای چه در جلوی در خوابیده و منتظرید.
آیا برای بیدار و بلند شدن منتظر ترکان اید؟
دخترانم، پسرانم اسیر شدند.
امروز بایرام (عید) است.
لکن برای ما
روز ماتم می باشد.
نمونه مشابه شعری که در شهرهای خوی، مرند و بسیاری دیگر از شهرهای آزربایجان و مناطق ترک نشین زمزمه می شود:
گه لیر نوروز بایرامی
آچیلار گول له ر هامی.
ساخلا گه لین آنامی
آنامی هم آتامی.
نوروز گه لیر، یاز گه لیر
نه غمه گه لیر، ساز گه لیر
باغچالاردا گول اولسون!
گول اوسته بولبول اولسون!
نوروز، نوروز خوش گه لدین
خوش گه لدین، بوش گه لدین
بوش گه لدین، دولو گه لدین
بول گه لدین، سولو گه لدین
معنی ابیات:
عید نوروز می آید
گلها شکفته می شوند
ای تازه عروس مواظب مادرم باش.
مواظب مادرم و پدرم.
نوروز می آید، یهار می آید
نغمه می آید و ساز می آید
در باغچه ها گلها برویند
در روی گل بولبولها بنشینند
ای نوروز خوش آمدی
خو ش آمدی و دست خالی آمدی
دست خالی آمدی ولی آبدار و همراه با برکت آمدی
در هنگام مراسم باهار بایرامی در آزربایجان شخصی به نام ته که مچی که ندا دهنده آغاز بهار و بایرام می باشد می آید و با رقصاندن ته که م (عروسک قوچ چوبی) مردم موشتولوق می دهند.
نمونه ای از اشعاری که ته که م چی می خواند:
ته که م گه لدی، قیشین عومرو قوتاردی،
چوبان توتدو اونو داغدا اوتاردی.
گه لیر بایرام، دالیسینجا یاز گه له جه ک
سیزین بئ تازا بایرامینیز موباره ک
ته که مین ده که ند وار،
اویناتماغا فه ندی وار ...
هر قاپیدا اویناسا.
بیر نه لبه کی قه ندی وار.
ت کهم گئتدی مئشگینه
وعده وئردی بئش گونه.
گه لمه دی اون بئش گونه
ته که می اولدوردوله ر
آتدیلار خان کوشگونه.
در اکثر منابع که اینجانب به سبب نوشتن مقاله فوق از طریق اینترنت بررسی کردم در ملل ترک دنیا از ازمنه قدیم تا کنون روز اول بهار به نامهای مختلفی از جمله باهار بایرامی، ارگه نه قون، بایرام، نِوروز، یئنی گون ، ناوروز، قورتولوش گونو، اولوس گونو (قرقیز)، در ترکان قاراچای – مالکار به نامهایی از قبیل گوللو (Gollu)، قوتان (Gutan) - سابان توی(Saban Toy) – تئگری توی (Tegri Toy) ، حایدار (Haydar) و ... نامیده شده و بکار رفته است. به سبب بعضی منابع قدمت این بایرام تاریخی به 5000 سال نیز می رسد. از نظر زبانشناسی کلمه اول ناو یا نو یا نِو به معنای تازه و جدید بوده و در اکثر زبانهای دنیا به اشکال مختلف وارد شده است. از زبان ترکی گرفته تا زبانهای اروپایی و زبانهای خانواده ایرانیک. در زبان روسی نوُوی (Novi) ، در آلمانی نویه (Noye)، شکل لاتینی نوه(Noe)، یونانی نئوس(Neos) و ...بکار برده می شود.
ارگه نه قون نیز از دو ترکیب ارگه نه به معنای کمر کوه و قون نیز به معانی آبشار، جای برای نشستن و ...بکار رفته است. ناگفته نماند ترم دیگری با این مضمون وجود دارد که ارگه (صورت قدیمی ارکه ن که امروز در زبان ها و لهجه های ترکی کاربرد دارد)+ قون (گون) به معنای روز جدید می باشد.در کتاب تورکیه تورکجه سینده تورکجه سوزجوک له رین کوکه ن بیلگیسی سوزلو ارگه نه کون به معنی نام محلی که در افسانه ها آمده است آمده است.(ارگه نه = کمر کوه + کون= زود رد شو). متاسفانه به دلیل نبود منابع مختلف در دست راقم این سطور فقط چندین مورد از نامهای این بایرام را توانسته ام جمع آوری کنم.
در ملل ترک آسیا باهار بایرامی در 4 روز متوالی بزرگ داشته می شود. در روز اول اوجاقهای بزرگی حاضر کرده و گوشت می پزند. در جایی که به نام بایرام یئری (مکان عید) مشخص می شود همه فامیل و اقوام دور هم جمع شده و دید و بازدید می کنند. در روز دوم حیوانهایی که از قبل برای سربریدن آماده شده اند را سربریده و بعد از پخت غذا ضیافتی شروع می شود. چادرهایی از جنس کئچه برافراشته می شود. این چادر برای مسافرانی که از دور می آیند آماده می شود. در روز سوم زمانی که مسافران از راه دور رسیدند همراه با گردش، غذاهای متنوع اکرام می شود. در روز چهارم زمانی که خورشید طلوع کرد به ورزشهایی از قبیل اسب دوانی، گوره ش (کشتی) و ...شروع می کنند. همراه با این فعالیتها خواننده ها موسیقی اجرا کرده و ترانه می خوانند و مسابقه ای نیز اجرا می شود. در آخر نیز مراسم دعا و شکر گذاری از نعمات برپا می شود.
باهار بایرامی از نظر علوم اعتقادی و باورهای مختلف با افسانه ها و روایات گوناگونی که در زیر چند مورد از آنها بیان می شود در اکثر دینها به چشم می خورد:
روز که خداوند انسان و حوا را آفرید.
بعد از اینکه حضرت آدم و حوا از جنت گریزان شدند، دیدارشان در روز عرفه
روزی که حضرت نوح از کشتی نجات خویش به زمین قدم گذاشت.
روزی که حضرت یوسف به چان انداخته شد.
روزی که حضرت موسی از مصر بیرون رانده شد.
روزی که حضرت یونس بعد از ماجرای خوردن شدن توسط ماهی بزرگ به خارج از دهن ماهی و دریا قدم گذاشت.
در مذاهب علوی – بکتاش
روز تولد حضرت علی
روز ازدواج حضرت علی و فاطمه
روزی که حضرت علی از طرف پیامبر به خلافت برگزیده شد.
در روز 21 مارس مدت شب و روز یکسان می شود. روزی که منطقه ای شامل ملل آسیا تا ترکان بالکان و دیگر نقاط دنیا به سبب جان دوباره گرفتن طبیعت و همراه با آئین چند هزار ساله که امروزه به سبب تغیرات و تحولات جوامع امروز به انواع مختلف بزرگ داشته می شود هدیه ترکان اویغور به مدنیت بشریت می باشد. رواست که ملل ترک این مراسم را با نامی که در یکی از زبانها و لهجه های ترکی آمده است بنامند، چون نامیدن چنین مراسمی با یک کلمه بیگانه تاریخ و هویت این مراسم را زیر سوال می برد.
مراسمی که امروزه در ملل ترک و دیگر ملل منطقه و دنیا به نام نوروز مشهور می باشد در طی روندی چند هزار سال به شکل امروزی مبدل شده است و هر یک از ملل ترک و ملل غیر ترک با توجه به باورها و اعتقادات، روش زندگی ، سیاست، نوع جغرافیا، محل زندگی ، و ... این مراسم کهن را بزرگ داشته اند.
منابع استفاده شده در نوشتن مقاله:
نوروز در بین ترکان اویغور، نوشته علیمجان ضیائی – محقق دانشگاه قاضی ترکیه و استاد زبان شناسی ترکی:
http://www.acikarsiv.gazi.edu.tr/dosya/UYGURTURKLERINDENEVRUZ.pdf
نوروز در مدنیت ملل ترک:
http://turkoloji.cu.edu.tr/.../erman_artun_turk_halk_kulturunde_nevruz.pdf
http://turkoloji.cu.edu.tr/HALKBILIM/bascetincelik_nevruz.pdf
مقاله چنگیز قیرقز با عنوان یئنی گون ارگه نه قون
مقاله ارگه نه قون در مدنیت ترکان نوشته آیشه باشچه تین چه لیک
ارتباط ارگه نه قون – قربان نوشته شده توسط صلاح الدین به ککی
تورک خلق ادبیاتی نویسنده علیرضا صرافی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر