۱۲/۱۸/۱۳۹۳

Güney Azərbaycan Milli Höküməti və Urmiye qəzeti

گۆنئی آزربایجان میللی حؤکۆمتی دؤنه‌مینده آزربایجان دئموْکرات فیرقه‌سی اۇرمیه ویلایتی کؤمیته‌سینین یایینلادیغی اۇرمیه قزتی نوْمره 30(15 مای 1946) آنا باشلیقلار:
- قادینلار قانۇنۇ(اوْجاغی) اطرافیندا.
- قادینلار کۇلۇبۇنۇن نیظام‌نامه‌ و مرام‌نامه‌سی. 
آزربایجان دئموْکرات فرقه‌سی اؤنجۆلۆیۆنده قوْرۇلان "قادینلار کۇلۇبۇ" مرام‌نامه‌سی:
۹- هر کۇلۇبدا بیر قرائت‌خانه و بیر کتابخانه خانیملار ایچون تشکیل ویرمك
۱۰-. بیسواد خانیملارین سوادسیرلیقلارینی رفع ایتمك ایچون گنیش تبلیغات آپاریب و کلوبدا درس کلاسلاری تشکیل ویرمك
۱۱-  بیر عده دکترلردن دعوت ایدیب یوقسول و فقیر خانملاری مجانی معالجه ایتمك ایچون اقدام ایتمك
۱۲- خرافات و موهومات و پیس عادتلریله مبارزه آپارماق
۱۳- خانملار(ی) لباس و زندگانلیق اصولنده ساده‌لیگه دعوت ایتمك و بو ایشی کلوبا عضو اولان خانملار عملی ایتمه‌لی‌درلر 
۱۴- اخلاق و عفت مسئله‌لرینه آرتیق اهمیت ویریب بو باره‌ده گنیش تبلیغات آپارماق
۱۵- خانملار ایچریسینده صحیه اصولیله ایودارلیق و اوشاق ساخلاماغی ترویج ایتمك
۱۶- دکترلردن و بیلگیلی شخصلردن یوخاریداکی مسئله‌لر ایچون کنفرانس دعوت ایدیب و کلوب عضوی اولوب و اولمیان خانملاری دا بو کنفرانسلارا دعوت ایتمك
۱۷- قادینلار ایچریسینده ورزش و اسپورت ایشلری ایچون دسته‌لر تشکیل ویرمك
۱۸-وطن‌پرستلیك حِسّنی خانملار ایچریسینده اویاتماق
۱۹- یوقسول و فقیر خانملارا کمك وسایلی دوزلتمك
۲۰- خیّاطلیق، گُلدوزلوق و سایر ال ایشلری تعلیم ویرمك و کلوبدا بونلار ایچون معیّن شعبه‌لر آچماق.

چئویری: توغرول آتابه‌ی
Güney Azərbaycan Milli Höküməti dönəmində Azərbaycan Demokrat Firqəsi Urmiyə Vilâyəti Komitəsi'niŋ yayınladığı Urmiyə qəzeti № 30 (15 Mayıs 1946) ana başlıqları: 
— «Qadınlar Kânunu (Ocağı) Ətrâfında»
— «Qadınlar Kulubu'nun Nizamnâmə və Məramnâməsi»

۱۲/۱۴/۱۳۹۳

پروسه تغییر "زبان ترکی" به "زبان آزربایجانی" یا "آزربایجانجا" – بخش هفتم

اومود اورمولو
پس از سال 1937 که به صورت رسمی "زبان ترکی" به "زبان آزربایجانی" تغییر داده شد از ابعاد قانونی نیز شبهات فراوانی در مورد زبان جدید آزربایجانی بوجود آمده بود. در قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی آزربایجان شوروی زبان ترکی از زبان رسمی دولت حذف گردید و در قانون اساسی 1937 در مورد وضعیت حقوقی و سیاسی زبان ترکی و زبان دولت کوچکترین ماده‌ای قرار نداشت. بعداً در 9‌مین گردهمای جمهوری سوسیالیستی آزربایجان ماده 151 که در ارتباط با زبان بود افزوده شد. یکی از یاران آلماس ایلدیریم به نام ایسمی خان رحیم‌اوف در سال 1948 در بازجوئی که از وی به علت تفکرات ملی‌گرائی و ضد بلوشویکی صورت گرفته چنین شرح می دهد: " بند یاد شده با فرض این افزوده شده که زبان دولت ما را زبان آزربایجانی می‌نامد ولی در حقیقت زبان دولت روسی است، چون در تمامی ادارات و مراجع زبان رسمی دولت زبان روسی است". تمامی این موارد حاکی از این هست که ترمینولوژی زبان آزربایجانی که به سال 1937 مورد قبول سیستم سیاسی وقت واقع شده بود در بین گروه‌های مختلف نیز مسئله‌ای مناقشه برانگیز بوده است.
اکنون نیز اشخاص تاریخ نگاری به مانند جمیل حسنلی در کتاب 7 جلدی تاریخ آزربایجان وضعیت حقوقی زبان ملی را بسیار متفاوت شرح می‌دهد. وی در جائی از کتب 7 جلدی‌اش می نویسد: "تنها در زمان مرگ استالین (1953) و پس از دوری نمودن م.ج.باقر اوف از رهبری جمهوری سوسیالیستی آزربایجان (1954) از سوی تنی چند از ترکان وضعیت حقوقی و سیاسی زبان ملی دولت به بحث گذاشته شده است، تا بدین زمان در جمهوری‌های موجود در ترکیب اتحاد جماهیر شوروی تنها ارمنستان و گرجستان دارای ماده قانونی در رابطه با زبان‌های دولتی بوده‌اند". در جای دیگری از جلد 7 کتاب تاریخ آزربایجان وی چنین می نویسد: "در سال 1956 که قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی آزربایجان تصویب شده به سال 1937 رجوع شده و تنها 1 ماده به آن در رابطه با زبان ملی دولت افزوده می‌شود". وی ذکر می‌کند که در همان دروه چندین تن از روشنفکران و نویسندگان ترک از جمله ا.مصطفی اوف با همکاری م.ایبراهیم اوف طی کنفرانس مطبوعاتی درخواستی از حاکمیت در مورد مشخص نمودن وضعیت حقوقی زبان دولت برگزار می‌کند. پس از این کنفراس به صورت رسمی "زبان آزربایجانی" با افزوده شدن ماده 151 به قانون اساسی به عنوان زبان رسمی دولت برگزیده می‌شود. البته نگرش متفاوت به وضعیت حقوقی – سیاسی زبان دولت در زمان مذکور تنها به این مورد ختم نشده و اشخاص دیگر همچون ر.رضا، ر.یوز باشووف و ... در این مورد دارای آثار متعددی می‌باشند. 
م.ابراهیم اوف در روزنامه کمونیست با مقاله‌ای تحت نام "زبان آزربایجانی در ادارات دولتی" نیز با قلم نقادانه‌ای به سیاست‌های استعماری زبانی – فرهنگی روسیه تزاری پرداخته است و می نویسد: "ملت حاکم با تبعیض‌هائی که بر علیه ملت محکوم روا می‌دارد نفرت، کینه و تفرقه‌ای مثال زدنی را در ملت محکوم بیدار می‌کند، ایدئولوژی چاریزم ملت‌های غیرروس را با وحشیتی غیرقابل انکار به استعمار کشیده و پروژه روسیزه کردن این ملت‌ها را فراهم نموده است. هدف پروژه روسیزه کردن ایدئولوگ‌های روس نابودی و محو ملت‌های غیرروس بوده است، برای این عمل غیرانسانی نیز چه کشتارها و تغییرات وسیع دمگرافیک با مهاجرت های اجباری و هدف دار که صورت نگرفته است". م.ایبراهیم اوف نیز از تحریفات اساسی صورت گرفته درباره زبان ترکی و هویت ائتنیکی ترکان در دوره روسیه تزاری و اتحاد جماهیر شوروی نیز سخن می‌گوید. 
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در دوران روسیه تزاری قشر فرهیخته‌ای از نویسندگان، شعرا و .. بوده‌اند که برای نامیدن هویت ائتنیکی – زبانی خود از هر دو مفهوم ترک و تاتار که در زمان روسیه تزاری برای نامیدن ترکان بکار برده می شده استفاده نموده‌اند. از جمله انسان‌های سرشناسی که در تمامی مقالات و گفته‌هایشان مبلغ هویت ائتنیکی – زبانی ترک بوده‌اند می توان به ح.حسین زاده، ا. آغا‌اوغلو، ا.توپچوباش اوف، محمد.امین رسولزداه و ... نام برد. برای مثال محمدامین رسول زاده در روزنامه آچیق سؤز که وی ادیتور آن بود در سال 1915 – 1917 برای اولین بار به جای لفظ "مسلمان" و "تاتار" از لفظ "ما ترکیم" بهره برده است. تفکرات ملی‌گرایان ترک همین سال‌ها در برپائی دولت جمهوری آزربایجان به سال 1918 سبب شد که دولت نام زبان و هویت ائتنیکی رسمی را از "تاتار" به "ترک" تغییر دهد. هر چند که جمهوری نوپا زیاد دوام نیاورده و دوباره به اشغال روسیه در می‌آید ولی همین مدت کم سبب بازگشت حافظه تاریخی مردم در مورد زبان ترکی و هویت ائتنیکی ترک می‌شود به طوریکه بعد از 20 سال از اشغال جمهوری نوپا مردم در بسیاری از اشعار، نوشته‌ها ، مراوده‌ها و ... از لفظ ترک و زبان ترکی بهره می جسته‌اند. این مسئله تا سال 1937 تداوم داشته است.   
پس از طی پروسه های یاد شده سرانجام در سال 1978 به صورت رسمی حیدرعلی اف در قانون اساسی وقت نام زبان دولتی و رسمی جمهوری آزربایجان را "زبان آزربایجانی" می نهد، البته چرائی انتخاب دوباره مفاهیم "زبان آزربایجانی" و "ملت آزربایجان" از سوی حیدر علی اف خود بررسی دیگری را می‌طلبد، برای مثال برای انتخاب نام زبان و نام ملت توسط حیدر علی اف دست به گردهمائی میزند که در این گردهمائی بسیاری از انسان‌هائی که سمپاتی خاصی نسبت به فرهنگ و زبان روس داشتند نیز شرکت داشتند ولی هیچ شخصی یا گروهی که خواستار برخورداری از مفهوم نام ملت ترک و زبان ترکی بوده باشند به این گردهمائی دعوت نمی‌شوند. برای مثال اشخاصی به مانند ایقرار علی اوف که به جلسه دعوت شده بود به صراحت در جائی می نویسد: "من زمانیکه لفظ و مفهوم ترک را می‌شنوم دچار تهوع می شوم"، هدف حیدر علی اف از دعوت کننده‌گان به این گردهمائی مشروعیت بخشیدن ظاهری به انتخاب اسامی که به نوعی خیانت به ملت ترک و زبان ترکی هستند بوده است. قبل و پس از آن سال‌ها نیز حرکت‌های اعتراضی کم و بیش ضعیفی در مورد نام زبان جدید آزربایجانی از سوی شاعران، نویسندگان و بخش الیت ترک شکل می‌گیرد ولی این حرکات نیز سرانجامی نمی یابند. برای مثال بختیار وهابزاده در شعر "آنادیلی" به سال 1950 در مورد زبان مادری و نقشش در شعر زیبائی چنین می نویسد:
بۇ دیل، بیزیم رۇحۇمۇز، عئشقیمیز، جانیمیزدیر،
بۇ دیل، بیربیریمیزله احدی پیمانیمیزدیر.
بۇ دیل، تانیتمیش بیزه بۇ دۆنیادا هر شئی.
بۇ دیل، اجدادیمیزین بیزه قوْیۇب گئتدیی
اه‌ن قیمتلی میراثدیر، اوْنۇ گؤزلریمیز تک
قوْرۇیۇب نسیللره بیز ده هدیه وئره‌ک.
نکته قابل تامل عدم کاربرد نام "زبان آزربایجانی" از سوی بختیار وهابزاده در آن سال‌ها می‌باشد، گرچه که شاعر از زبان ترکی نیز در شعر سخنی به میان نیاورده ولی با توجه به شرایط آن سال‌ها بسیاری از منتقدین نام شعر را که به صورت "آنادیلی" آمده مقصود شاعر از مفهوم آنادیلی زبان ترکی توصیف می‌کنند.
آنادیلیم، سنده‌ دیر خالقین عقلی، حیکمتی
عرب اوْغلو مجنۇنۇن دردی سنده دیلی آچمیش.
اۆرک‌لره یوْل آچان فۆضۇلینین صنعتی،  
ای دیلیم، قۆدرتینله دۆنیالارا یول آچمیش.
سنده منیم خالقیمین قهرمانلیقلا دوْلۇ
تاریخی وارلیقلاری
سنده نئچه مین‌ایللیک منیم مدنیتیم،
شان – شؤهرتیم ساخلانیر.
**در تحریر سلسله مقالات مذکور از تحقیقات که توسط فاییق علی اکبر اوف (غضنفر اوغلو) صورت پذیرفته استفاده شده است.
نوشته‌های مرتبط: