اومود اورمولو
در این دوره به علت وجود ملی گرائی ترک به بسیاری از شاعران، نویسندگان، متفکرین و ... که سمپاتی نسبت به بلوشویکها داشتهاند بسیار اهمیت داده شده است، از این طیف می توان به اشخاصی همچون س.م. افندی یو، ج.محمد قلی زاد، ه.ک. سانیلی، قانتمیر، ر.رضا، صمد وورغون و .. اشاره نمود. در آثار نویسندگان و شاعران یاد شده به خوبی میتوان اروپائی شوندگی زبان ترکی بر اساس ساختار زبان روسی را مشاهده نمود؛ بسیاری از این اشخاص برای مقابله با نظریات زبانی ملی گرایان ترک که مبتنی بر استفاده از لغات قدیمی ترکی و ایجاد لغات جدید بر اساس ساختار زبان ترکی بودند اینان مدافع ویژگیهای زبانی تفکر گروه "ملانصرالدین"ی بودهاند. مهمترین دلیل این گروه برای تمایل به "ملانصرالدین"چیها مسائل قبل از اشغال 27 آوریل می باشد که در آن دوره نیز "ملانصرالدین"چیها به وفور کاربرد زبان اروپائی را از طریق فرم روسی ترویج می نمودند، برای "ملانصرالدین"چیها هدف نه ایجاد زبان ترکی مشترک بلکه کاربرد و ترویج زبانی مبتنی بر ویژگیهای زبان روسی که دارای لغات متعدد اروپائی باشد مد نظر بود.
البته این مسئله در حالی صورت پذیرفته که جلیل محمد قلی زاده یکی از مهمترین سیماهای مجله ملانصرالدین به سال 1920 – 1930 مقصد خود را از کاربرد زبان خاص در مجله نه ایجاد زبان ادبی بلکه زبان عمومی و عوام گونهای که قابل فهم برای تمامی انسانها باشد بیان می کند، وی در جائی مینویسد: هدف ملانصرالدین نه احیاء زبان ادبی بلکه رساندن پیاممان به انسانها می باشد، فکر می کنم در مجله نیز تا حدودی به هدفمان رسیدهایم که شعار ما نه ایجاد زبان ادبی بلکه بیان مسائل و مشکلات جماعت به زبان ساده و قابل فهم بوده است. در این دوره سلطان مجید افندیو زبان ترکی را زبانی پر از لغات بیگانه فارسی و عربی شمرده و درعین حال از عدم کاربرد شیوه ترکی استانبولی سخن می گوید به نظر وی مهمترین عملی که می توان برای زبان ترکی انجام داد بازگشت به لغات قدیمی زبان ترکی می باشد، وی در جائی از سخنانش چنین می گوید: ما باید به گونهای باشیم که آنگونه که می گوئیم بنویسیم و آنگونه که می نویسیم نیز بخوانیم. حتی وی در آن دوره نقدهائی نیز بر صمد وورغون به دلیل تفکرات وی در مورد زبان ترکی داشته است.
در این پروسه می توان دو نوع تفکر از مفهوم ملی شوندگی زبان ترکی را مشاهده نمود، گروهی که منظورشان از ملی شوندگی زبان ترکی اساس زبان گفتاری مردم کوچه و بازار ترک بوده و گروه دومی که منظورشان از ملی شوندگی تغییر ماهیت زبان ترکی به زبانی مرکب بر پایه ساختار زبان روسی و وجود متعدد کلمات بیشمار زبانهای اروپائی بوده است. با توجه به حوادث سالهای 1930 تا 1940 به خوبی می توان دید که زبان ترکی در مرحله اول از تاثیرات زبانهای فارسی و عربی خود را رها ساخته و در مرحله دوم به شدت تحت تاثیر زبان روسی و کلمات اروپائی که بر اساس ساختار زبان روسی وارد زبان ترکی می شدهاند قرار می گیرد، در حالیکه گروهی از روشنفکران و نویسندگان ترک بیرق ملانصرالدین را برای پیشبرد زبان ترکی علم کرده بودند و کاربرد شیوه ترکی استانبولی را به باد نقد می گرفتند در عین حال در مواجه با روسیزه کردن زبان ترکی و کاربرد افراطی لغات اروپائی سکوت می نمودند. در عین حال انسانهائی که نسبت به ترکی عثمانی سمپاتی داشتند بدون تردید زیانی به زبان ترکی وارد نمی ساختند ولی در عوض سمپاتیهای روسها سبب تغییر ماهیت زبان ترکی به زبانی بیمار گردیدند.
همانطور که دیده می شود تا سال 1937 زمانیکه مفاهیم زبان ترکی، ملت ترک و ..از قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی آزربایجان شوروی لغو می گردد بسیاری از فعالین ملی گرا و حتی بعضی از سمپاتیهای بلوشویک با کاربرد لغات بیگانه فارسی و عربی در زبان ترکی مخالفت می کنند ولی در عین حال طرفداران بین المللیزه کردن زبان ترکی در پروسه اول گرچه با هدف ملی شوندگی زبان ترکی بر اساس زبان کوچه بازاری قدمی برداشتهاند ولی پس از نیمههای اول سالهای 1930 دقیقاً در مکانی عکس قرار گرفته و اینبار خواستار کاربرد لغات اروپائی با ساختار زبان روسی در زبان ترکی بودهاند.
در پروسه تاریخی که با کشتار صدها روشنفکر ترک همراه بود متاسفانه طرفداران روسیزه کردن زبان ترکی گوی سبقت را از ملی گرایان ترک می ربایند و از آن پس به وفور با کاربرد لغات اروپائی بر پایه ساختار زبان روسی مواجهیم. این پروسه و خیانت تاریخی به ملت ترک و زبان ترکی سبب بیمهری بزرگ نسبت به زبان ترکی می گردد و ضربه جبران ناپذیری به 30 الی 35 سالی که زبان ترکی در پی بازگشت به خویش تن خویش بوده وارد می سازد در عین حال زبان برادر بزرگتر یعنی روسها چه در الفبا و چه در لغات به سمت زبان ترکی سرازیر می گردد. میرزا بالا محمدزاده در اوایل سال 1930 مینویسد که ایدئولوگهای اتحاد جماهیر شوروی به سبب پیشبرد سیاستهای زبانی بر پایه زبان و فرهنگ روس سبب ظهور زبانی به نام "بینالمللی " مشتمل بر نیمه روس و نیمه ترک می گردند. این پروسه جزء اولین قدمهای تغییر ماهیت زبان ترکی به مفاهیم "زبان آزربایجانی"، "آزربایجانجا" و یا "آزربایجان دیلی" می باشد...ادامه دارد.